Mahla fdf
Mahla fdf
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

فلسفه مدیریت زمان!

زندگی در بعد زمان است که معنایش کامل میشود...
زندگی در بعد زمان است که معنایش کامل میشود...

با کلمه "مدیریت زمان" بی شک آشنا هستیم.

عموما مدیریت زمان یک امر هوشمندانه معرفی شده که به نوعی راهی برای دستیابی رتبه بهتر در کنکور،کسب درآمد بیشتر،انجام دادن کارهای بیشتر،رضایت بیشتر از زندگی و... است.
تا مدتها تصویرم از مدیریت زمان این بود که باید بطور مشخص تک تک کارها را بر اساس زمان شروع و پایان آنها از کله صبح تا ساعت 12 شب بنویسم و بعد از انجامشان تیک بزنم.

در همین موضوع دو سخنرانی های تد (TED TALKS)را دیدم و نت برداری کردم،که دید جدیدی از مدیریت زمان به من دادند.

سخنرانی اول از Brad Aeon بود با عنوان "فلسفه‌ی مدیریت زمان" :

شاید شما هم به این سوال فکر کردید که اگر قرار است یک روز بمیریم،پس چرا مجبور هستیم کار خوبی داشته باشیم؟ چرا باید هرروز در تلاش برای کسب چیزی که قرار است از دست بدهیم،سختی بکشیم؟

اگر کمی بیشتر عمیق بشیم میفهمیم زمان تنها چیزی است که داریم. پس سوال مهمتر این است که چطور از زمانمان استفاده کنیم؟

سوال کردن ذات فلسفه است و فلاسفه قدیم درگیر این سوال بودند که چطور از زمانمان استفاده کنیم که زندگی را معنادار کند؟ در کتاب ها و منابع مختلف راه ها و ترفند های بسیاری برای مدیریت زمان ارائه شده است که فقط جنبه عملیاتی دارند و مدیریت زمان مدرن از فلسفه خالی شده است. ( بنظر من یکی از علل شکست برنامه ریزی هایم همین نکته بوده است) و به یاد داشته باشیم که فلسفه با سوال کردن شروع میشود .

سوال: چرا به مدیریت زمان نیاز داریم ؟

در جواب این سوال خیلی ها میگویند که زمان،پول است. این افراد حساب تک تک دقایق را دارند که مبادا مشغول کاری بشوند که از درآمد بالقوه‌شان با صرف آن زمان کاهش پیدا کند. در حقیقت این جواب تبعات جالبی ندارد: همیشه خود را در عجله میبینیم،از وقت گذراندن با افراد خانواده و دوستان لذت کافی را نمیبریم و حتی عذاب وجدان میگیریم و...

آیا واقعا پول معیاری برای سنجیدن ارزش زمان است؟

اگر پول معیار ارزش گذاری زمان باشد ،پس زمانمان را مفت ارزیابی کردیم! زمانمان را ارج مینهیم چون فکر میکنیم که مقدار زیادی ازش داریم،چون فکر میکنیم قرار است تا ابد زنده باشیم .

اما ما میمیریم. و وقتی کامل درک کنیم که قرار است روزی بمیریم دیگر زمان ارزشش به اندازه 200 یا 300 دلار نیست.

زمان دیگر پول نیست!


سوالی دیگر که مطرح است آیا واقعا میتوانیم زمان را مدیریت کنیم؟
خیلی وقت ها در جواب دعوت دوستان برای رفتن به موزه ها و فیلم های سینمایی گفته ایم که وقت نداریم!آیا واقعا وقت نداریم؟وقت نداشتن بزرگترین دروغی است که بشر میگوید.فقط اجداد ما بودند که به معنای واقعی کلمه اصلا وقت نداشتند. ( البته الان هم اصلا ندارن چون مردند!!)در زمان های قدیم باید مدت زیادی را برای پیدا کردن و پختن غذا صرف میکردند. لباس ها و وسایل را همه با دست میشستند و از موهبت تکنولوژی و وسایل جدیدی که ما داریم بی بهره بودند . پس آنها واقعا وقت نداشتند.جالب است که آنها حتی شکایتی نداشتند از وضعشان اما ما با تمام امکاناتی که برای سریعتر کردن امورمان در اختیار داریم مدام از نداشتن زمان گلایه میکنیم.

اما علت این امر چیست؟

چون ما انتخاب های بیشتری داریم، و هم آزادی بیشتری در انتخاب هایمان داریم.و به همان اندازه که وقت بیشتری داریم انعطاف پذیری بیشتری هم خواهیم داشت.

ژان پل سارتر میگوید:

ما تمایل داریم که خودمان را گول بزنیم که آزادی زیادی نداریم.

چون آزادی داشتن ما را مجبور میکند که انتخاب کنیم و تبعات این انتخاب را بپذیریم. و این به این معناست که هرکاری که با زمانت میکنی ،برعهده خودته و این قسمت ترسناکش است.

ترسناک است چون نمیدانیم چه میشود اگر انتخابمان غلط باشد؟ و اگر های مختلف دیگر...

مسلما زمان داریم،و حتما میتوانیم مدیریتش کنیم و چون مقدار محدودی ازش داریم پس باید برایش قربانی کنیم و از برخی از خواسته هایمان بگذریم...
برای زمانمان یا بهانه میاوریم یا قربانی میکنیم.اما فقط یکی از اینها بهمان اجازه میدهد که زندگی معنی داری داشته باشیم.

بجای تمرکز روی راهکارها و ترفند ها روی سوال های خوبی مثل اینکه : آیا ارزش دارد زمانم را به یادگیری فلان بحث بگذرانم؟آیا ارزش دارد که با دوستانم به پارک بروم؟و...

داشتن این رویکرد به ما اجازه میدهد که وقتی داریم از تکنیک های رایج مدیریت زمان استفاده میکنیم،فلسفه و ارزش واقعی آنها را برای خودمان بدانیم و بتوانیم به برنامه ریزیمان متعهد بشویم و برنامه ریزی منعطفی بر اساس ارزش هایمان داشته باشیم.
در مقاله بعدی از سخنرانی آقای Roy Vaden خواهم نوشت.

ممنونم از توجهتون و امیدوارم که لذت واقعی را از تک تک لحظات زندگیتان ببرید.

مدیریت زمانفلسفه
به دنیای من خوش اومدین! از دغدغه هام مینویسم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید