ویرگول
ورودثبت نام
مَل
مَل
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

ثانیه های تمام نشدنی ..

گاه‌فرا‌می‌رسد،‌‌‌‌‌آن‌ثانیه‌های‌تمام‌نشدنی.. و‌غرق‌می‌شوی..درکلاو‌‌ه‌هایِ‌بی‌پایان‌فریاد‌ها‌و‌گذرها‌ که‌گویی‌دیگر‌‌صدایت‌نقش‌درکام‌نمی‌بندد‌ ونسیم‌وحشی‌بی‌پایان‌می‌وزد‌تا‌تنفست‌راقطع‌
کند... دیگر‌نگاه‌ها‌هم‌افاقه‌ای‌نمی‌کنند‌، گاه‌‌اشک‌ها‌هم‌ساکت‌می‌شوند‌و‌باز‌غرقه‌این‌هراس‌ نا‌تما‌م‌میمانی‌..همه‌‌هستند و هیچ کس نیست..!

نوشتنکلاسیکدلتنگیکتابشعر
پی نوشت هایی از افکارات یک لبخند :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید