سیلی واقعیت – قسمت سوم
توجه کردین وقتی از یه موضوعی نگران، عصبانی، یا غمگین هستین، بعضی واکنشهای دیگران چقدر میتونه آزاردهنده باشه؟ اونایی که تا باهاشون حرف میزنی شروع میکنن راه حل دادن، اونایی که میگن «داری خودتو لوس میکنی. اینا که چیزی نیست. خود من یه بار....»، اونایی که بهتون میگن مثبت فکر کنین یا قوت قلب الکی میدن: «همهچیز درست میشه»، اونایی که یه چند ثانیه به حرف شما گوش میدن، بعد سریع یه حرف دیگه پیش میکشن یا میخوان حواس شما رو از موضوع پرت کنند. وقتی تازه با یه بحران روبرو شدیم، نیاز داریم یکی ناراحتیهای ما رو بفهمه، تصدیقش کنه، و مراقبمون باشه.
حالا که توی قرنطینه، دیدن خانواده یا دوستامون مشکل شده، خیلیهامون از حمایتهایی که قبلا داشتیم محروم شدیم. در ضمن، همه با هم درگیر بحران شدیم و شاید انتظار حمایت داشتن از دیگران، انتظار زیادی باشه. راه حل چیه؟ «شفقت به خود»
پس به جای اینکه توی گفتگوهای ذهنیمون به خودمون بگیم غر زدن بسه، داری خودتو لوس میکنی، یا اینکه سعی کنیم دائم حواس خودمونو از موضوع پرت کنیم، یا از دست خودمون عصبانی باشیم که چرا نمیتونیم با این شرایط کنار بیایم، باید با مهربونی قبول کنیم که توی شرایط سختی قرار داریم و طبیعیه که غمگین، عصبانی، یا نگران باشیم. میتونیم یادداشت روزانه بنویسیم تا اینطوری خودمونو در جریان فکرها و احساسات خودمون قرار بدیم. شاید بتونیم تلاش کنیم گفتگوهای ذهنی مهربانانهتری با خودمون داشته باشیم. شاید هم فقط لازم باشه خودمونو بغل کنیم!