نویسنده کتاب #مینیمالیسم_دیجیتال میگه که آدمهایی که من دیدم از اعتیاد به رسانههای دیجیتال به تنگ اومدن، آدمهای تنبلی نیستند. اینها اکثرا آدمهای موفق، سختکوش، و والدهای خوبی هستند، اما باز هم اسیر این ابزارها شدند. نه به این خاطر که مقاومتشون در برابر وسوسهها کم بوده، بلکه به این خاطر که وارد یک نبرد نابرابر شدند. چند میلیارد دلار سرمایهگذاری شده تا این ابزارها طوری طراحی بشن که آدمها رو اسیر کنن، درست همونطور که تولیدکنندههای سیگار کاری کردند که سیگارها اعتیادآورتر باشن. این ابزارها، به جای اینکه در جهت خیر ما حرکت کنن، ما رو در جهت منافع تبلیغکنندههای محصولات مختلف هل میدن. «توجه» ما رو از اونجایی که باید متمرکز باشه ـ زندگی واقعیمون ـ میدزدن و در اختیار تبلیغکنندهها میذارن.
اما چرا به این وضعیت گرفتاری میگیم اعتیاد؟ واژه اعتیاد رو قبلا فقط برای الکل و مواد استفاده میکردن. اما بعدا متوجه شدن اعتیادهای رفتاری شباهتهای زیادی به اعتیاد به مواد و الکل دارند. پس تعریف جدیدی پیدا شد که شامل اعتیادهای رفتاری هم میشه: وقتی کسی مرتبا مادهای رو استفاده میکنه یا رفتاری رو تکرار میکنه که تأثیرات مخربی داره، اما تأثیر ارضاکنندهش باعث میشه نتونه مقاومت کنه.
اثر اعتیادآور رسانههای دیجیتال مثل مواد شدید نیست ـ یعنی اگر مجبور باشیم میتونیم راحتتر ترکش کنیم، اما چون گوشی ما تمام شبانهروز کنارمونه، و خیلی راحت بهش دسترسی داریم، مقاومت کردن در مقابل چککردنش خیلی سخت میشه.
توی قسمت بعدی میگیم توی فرمول رسانههای اجتماعی چه چیزهایی ریختن که ما رو معتاد میکنه؟