مانی·۲ سال پیشمانیﺗﻜﻴﻪ ﻛﺮﺩﻥ، ﺑﻪ آدم ها ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ! " ﺍﻣﺎ " ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ می ﺗﺮﺳﻢ ﻧﮕﺎه انسانها ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺍﻣﺎ " ﺍﺯ ﺳﺮﺩ ﺷﺪﻥ های ﻧﮕﺎهشان می ﺗﺮﺳﻢ ﺩﺳ…
مانی·۲ سال پیشمانیهمچون صدای شکستن یخ است زیر پا، صدای شکستن انسان. شاهد ترک برداشتن خود بودن، که چگونه دونیمه میشوی. اندکی مرده ،اندکی زنده، کمی آنجا ، کم…
مانی·۲ سال پیشمانیعمر زاهد همه طى شد «به تمناى بهشت» او ندانست که در «ترک تمناست بهشت» این چه حرفیست که در «عالم بالاست بهشت» هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست ب…
مانی·۲ سال پیشمانیمن به خورشید نگاه تو ارادت دارم به تو و صبح غزلخوانی ات عادت دارم روز و شب روشنی عشق به من می بخشی از دلم پنجره ای رو به نگاهت دارم باز ه…
مانی·۲ سال پیشمانیتو باشی، قهوهای باشد کنارش فال هم باشد و در فنجان تلخم ذرهای اقبال هم باشد چه می خواهد مگر دیوانهای مثل من از دنیا؟ در اوج قلهای باشد…
مانی·۲ سال پیشمانیدوست من سلام می خواهم زیباترین گلهای بهاری که در روز سیزده بدر امسال از طبیعت گرفتم را با عشق تقدیم چشمان پر مهرت کنم. پرسید عشق چگونه است؟
مانی·۲ سال پیشمانیبا گروه کوهنوردی به منطقه ای به نام چاله خرس رفتیم. طبیعت بکر و زیبا در فصل بهار که باران بدرقه راهمان بود. دشتی پر از لاله های واژگون و صح…
مانی·۲ سال پیشمانیرایحه ی گلی خوشبو نوازشگر روح خسته آدمی می تواند باشد. روئیدن لطیف ترین گلها در میان سنگهای سخت امید آفرین است . پس تو ای دوست خوب من غمگی…
مانی·۲ سال پیشمانیصبح یک روز بهاری بود | به هوای گشت و گذار در دامن دشت و من کوله پشتی خود را بستم با گروه راهی طبیعت شدیم . با همنورد (خانم خوش صحبتی به نا…