یه جایی توی زندگی بالاخره میرسی به این نقطه که دیگه از خودت برای راضی نگهداشتن بقیه نمیگذری…
اونجاست که یهو میفهمی چقدر وقت و انرژی دادی، فقط برای اینکه کسی ناراحت نشه، یا خودت رو عقب بندازی تا بقیه جلوتر باشن. اما این بار یه سیلی محکم میخوری، از همونایی که از خودت گذشتی براشون و اونجاست که انگار بیدار میشی.
تمام لحظههایی که گذروندی، از جلوی چشمت رد میشن. تازه میفهمی با خودت چی کار کردی. تصمیم میگیری که این بار فرق داشته باشی. این بار زندگی رو برای خودت زندگی کنی، نه برای بقیه.
و وقتی این تصمیم رو میگیری، یه احساس سبکی خاص میاد سراغت…
انگار یه کولهبار سنگین رو زمین گذاشتی. کولهباری که هیچوقت حالت باهاش خوب نبود.
شروع میکنی به اهمیت دادن به خودت، به علایقت، به صدای درونت…
و میفهمی که:
«من مهمم. حتی اگه هیچکس نفهمه…»
من زندهام و هنوزم اینجام
فقط کافیه هر روز یه قدم کوچیک بردارم
– مریم