
هست را گر قدر ندانی، میشود بود…
بودنی بیرنگ، بیاثر، مثل خاطرهای محو در غبار زمان.
قدرِ بودنها را باید دانست،
تا وقتی "هست"، صدا بزن، نگاه کن، حسش کن…
که وقتی رفت، دیگر فقط یک بود است،
و هیچ بودنی جای هستِ زنده را نمیگیرد.
کاش یاد بگیریم…
نه وقتی دیر شد،
که وقتی هنوز هست.
🖋مریم محسنی