Nadem.marzieh
Nadem.marzieh
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

چگونه نگرانی‌ها ما را از پای در می‌آورند؟

امروز به نگرانی‌هایم می‌اندیشیدم. این موضوع را در پسِ ذهنم می‌نگریستم:” گاهی انسان‌ها، نگرانِ نگرانی‌های‌شان می‌شوند. نگرانی‌ها را در ذهن‌شان بالا و پایین می‌کنند و از هرطرف به آن می‌اندیشند. بسیاری از اوقات نگرانی‌ها روزمان را اشغال می‌کنند.”

نگرانی‌ها باعثِ اضطراب‌هایِ فروانی می‌شود. ما نگرانی‌های زیادی را در پس ذهن‌مان نگاه میداریم:” نگرانی درباره‌ی اطرافیان، دوستان،روزمرگی‌های‌مان، فرزندان‌مان، آینده‌ی خود و فرزندان‌مان، نگرانِ صحبت و رفتاری که از انقضایش گذشته است و… ”

بسیاری از اوقات ما نگرانی‌های‌مان را با خود حمل می‌کنیم:” در حالِ انجامِ کارهایِ روزانه، در نزدیکیِ خواب‌های شبانه‌ی‌مان، در ابتدایِ روز، در جمعِ مهمانی‌ها، در جمعِ دوستان، در گردش‌های‌مان، در لحظاتِ نوشتن‌ها و مطالعه کردن‌های‌مان.”

بطورِ کلی مشقّت‌های نگران‌کننده را با خود حمل می‌کنیم.

انصراف از نگرانی‌ها
چند روزِ پیش درموردِ یکی از نگرانی‌هایم _ به کتابخانه عمومی شهرم رفته بودم تا ساعاتی را در این مکانِ علمیِ عمومی مطالعه کنم. اما نتوانستم ذهنم را بطورِ کاملِ بر کتاب متمرکز کنم، چون در ذهنم نگرانی درباره‌ فرزندانم که در منزل بودند، موج می‌زد و به علتِ اضطرابِ شدید به خانه بازگشتم. عصر که تصمیم گرفتم به کتابخانه مراجعه کنم، تصمیم گرفتم فرزندانم را نیز به همراه خود ببرم. اما باز اندکی نگرانی در ذهنم جای داشت_ با دوستِ صمیمی‌ام صحبت می‌کردم. نگرانی‌ام به گونه‌ای بود که مستأصلم کرده بود ومن چاره‌ای برایِ آن پیدا نمی‌کردم.

دوستم خطاب به من گفت:” مرضیه جان! بچه‌هات بزرگ شدن،چرا آخه نگرانی؟ بچه‌هات دیگه عاقلن. نباید آنقدر نگران‌شون باشی. باید این نگرانی‌را از خودت دور کنی. نباید وابسته به نگرانی‌هات باشی.تو ذهنت روخیلی شلوغ می‌کنی. باید از این شلوغی دوری کنی، باید رهاش کنی. در کل باید سعی کنی نگرانی رو درموردِ هرچیزی در موردِ دوست، اطرافیان و یا هرچیزِ دیگه‌ای که ذهنت رو مشوش وشلوغ میکنه، دور کنی. البته این رها کردن ودوری از نگرانی کارِ ساده‌ای نیست، اما خودت باید تلاش کنی تا اون رو از خودت دور کنی. اما به مرورِ زمان می‌تونی نگرانی‌هاتو کم کنی.”

گاهی مانمی‌دانیم در مقابلِ نگرانی‌های‌مان چه اقدامی انجام دهیم؟

گاهی نمی‌دانیم چه رفتاری با نگرانی‌های‌مان داشته باشیم؟

نگرانی‌ها وذهنِ آشفته
بسیاری از اوقات خود را مشغولِ نگرانی‌های اطرافیان‌مان می‌کنیم و ذهن‌مان را با پیرامون‌مان مشغول و شلوغ می‌کنیم.

گاهی اوقات به علتِ یک سخن و یا رفتار، خود را سرزنش میکنیم و یا مقصر می‌دانیم و تکلم‌هایی را نیز در ذهن‌مان بالا و پایین میکنیم. اما با بالا و پایین کردنِ آن به نتیجه‌ای نمی‌رسیم.

باید این موضوع را مدنظر قرار دهیم:” کلامی که به کار بردیم و از ادایِ آن ابراز پشیمانی می‌کنیم،به پایان رسید.

رفتار چه صحیح و چه نادرست انجام شده است. پس نباید آن را پیوسته در ذهن‌مان مرور کنیم و خود را مقصر بدانیم و یا سرزنش کنیم.

فقط باید از مرورِ آن پرهیز کنیم و آن را رها کنیم.

باید با ذهنی آسوده و بدونِ تشویش روزمان را سپری کنیم و سعی کنیم از انسان‌ها وعواملی که باعثِ اضطراب‌مان می‌شوند دوری کنیم.”

من گاهی اوقات نگرانی‌هایم را با یکی از دوستانِ صمیمی‌ام در میان می‌گذارم تا اومسیری روشن را به من نشان دهد و روشِ دیگری که به من کمک میکند تا از نگرانی‌هایم دور شوم، نوشتن‌هایِ سحرخیزی و روزانه‌ام است که ذهنم را سبک و آرام می‌کند.

#مرضیه_نادم

#یادداشت_نویسی

نویسندگیمرضیه نادمیادداشت نویسیذهننویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید