در میانِ همهمهها و شلوغیهای اطرافم؛ و زمانی که هیچکس حواسش به من نیست، در دنیایِ خودم زندگی میکنم. دنیایی که خودم آن را از کودکی ساختم و هر روز گستردهتر میشود.
شاید برخیها بگویند:
- یقیناً در آن دنیا، خانهها از شکلات، سرسرهها از آبنبات، ماشینها از کیک، خیابانها از ژله و کوهها از خامه درست شدهاند!
اما اینگونه نیست. دنیای من، دنیای یک دختر است، اما متفاوت با دیگر دخترها. اگر دیگران لباسهای صورتی و تختِخواب و اتاقِ کامل صورتی آرزویشان است، من خانهای آرزو میکنم که وقتی پنجرهاش را میگشایم، گنبدِ طلاییِ ضامنآهو نمایان باشد.
اگر هدفشان آرایشِ غلیظ و پوشیدنِ ساپورت و دامن در بیرون از خانه است، من پوشیهای با چادر مشکیام خواستارم!
اگر دیگران غرقاند در هوسهای دنیوی، من روزی را آرزو دارم که شهیدِ دهههشتادی خطابم کنند...!
اگر آرزو دارند درکشورهای اروپایی و آمریکایی زندگی کنند، من خواستارِ دیدنِ حرمِ آقا و مولایم، حسین بنعلیام!
و اگر دیگران با آهنگهای دپ و غمگین آرام میگیرند، من تسکین بخشِ روحم دو رکعتی نماز است به همراه آیاتِ قرآن و کنارش کمی طعمِ مداحی!
آری، دنیای من و دیگران متفاوت است. دنیایی متفاوت، با رویاها و آرزوهای متفاوت.
#بانویبینشان