ماوۍجـان؛·۶ ماه پیشپایانِيكشروع !روزایی که مدرسهایم رو با تمام وجودم دوست دارم .چه امتحان داشته باشیم، چه بدون معلم بمونیم . .هشتصد و دهروز خاطره،هشتصد و ده روز اتفاقهای…
ماوۍجـان؛·۸ ماه پیشدرجستوجویخوشبختی !چرا خداوند انسان را عاشق آفرید؟!مبنای آفرینش همین است، عشق!عشق را خالق جانآفرین از همان ابتدا در کالبد انسان گنجاند و در آن از روح پرمهر خ…
ماوۍجـان؛·۱ سال پیشداستانزندگیم۲(اینمنِدرحالرفتنبهمدرسهست)مجددا سلام^^خب تا کجا گفتم براتون؟بله! همونجایی که حس کردم مراقب بالا سرمه و با استرس سرم رو بالا آوردم.…
ماوۍجـان؛درسَکّو!·۱ سال پیششایدداستانزندگیم.به توکل نام اعظمت.بعد از مدتی طولانی و طاقتفرسا، بلاخره صفحه خاکخوردهی ویرگولم رو فوت کردم. بین همهی مشغلههای زندگیم گفتم یکم بنویسم…
ماوۍجـان؛·۱ سال پیشفانتزیهاییكدخترمذهبی!در میانِ همهمهها و شلوغیهای اطرافم؛ و زمانی که هیچکس حواسش به من نیست، در دنیایِ خودم زندگی میکنم. دنیایی که خودم آن را از کودکی ساختم…
ماوۍجـان؛·۲ سال پیشواقعیتِ تلخ.رگهای خون، از گوشهی پیشانیام جاری بود. چشمانم تار میدید و سرم سنگینی میکرد. صدای آژیرِ پلیس و اورژانس، توی گوشم پیچید. تنها، یادم میآ…
ماوۍجـان؛·۳ سال پیشدیداریارغائب:)دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد.این را خوب شنیدهایم، یارغایب دیدن به غایت لحظه ای دل انگیز خواهد بود.اما این یک روی سکهی یارغائب است. یار…
ماوۍجـان؛·۳ سال پیشتلاطمزندگی/۱بسماللّہالرحمنالرحیم آرام، به شیشهی اتاقش تکیه میدهم.خدا میداند چندروز است انتظارش را میکشم...دلم تنگش شدهام...تنگِ تمامِ لبخندهایی…