ویرگول
ورودثبت نام
مهدی صارمی نژاد
مهدی صارمی نژادروانشناس بالینی، رواندرمانگر و روانکاو
مهدی صارمی نژاد
مهدی صارمی نژاد
خواندن ۴ دقیقه·۱ ماه پیش

احساس شرم؛ هیجانی عمیق اما قابل درک

احساس شرم- مهدی صارمی نژاد
احساس شرم- مهدی صارمی نژاد

احساس شرم یکی از عمیق‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین هیجانات انسانی است. از دیدگاه روان‌شناسی، شرم احساسی است که به هویت و ارزشمندی فرد گره خورده و او را در برابر خود و دیگران آسیب‌پذیر می‌سازد. برخلاف احساس گناه که به رفتار فرد مربوط است، شرم کل وجود انسان را هدف قرار می‌دهد و احساس «ناکافی بودن» یا «نقص در خود» را در او ایجاد می‌کند.

این نوشتار، برگرفته از آموزش‌ها و کارگاه‌های روان‌شناس بالینی مهدی صارمی‌نژاد، به بررسی مفهوم شرم، تفاوت آن با گناه، ریشه‌های روان‌شناختی و اجتماعی آن، و همچنین روش‌های علمی برای درمان و رهایی از این احساس می‌پردازد.


تعریف احساس شرم

در روان‌شناسی، شرم هیجانی است که زمانی بروز می‌کند که فرد خود را در معرض قضاوت منفی دیگران یا خود قرار می‌دهد و احساس بی‌ارزشی، تحقیر یا نالایق بودن را تجربه می‌کند.
این هیجان در دسته‌ی «هیجانات خودآگاه» قرار می‌گیرد؛ یعنی احساساتی که مستقیماً با ادراک فرد از «خود» و تصویر ذهنی‌اش از خویشتن مرتبط هستند.

نشانه‌های بدنی شرم شامل سرخ شدن چهره، تمایل به پنهان شدن، اجتناب از تماس چشمی و سکوت است. به بیان دیگر، فرد شرم‌زده می‌کوشد از دیده شدن یا قضاوت شدن بگریزد.


تفاوت میان شرم و گناه

در روان‌شناسی هیجانات، تمایز میان شرم و گناه از اهمیت بالایی برخوردار است. هرچند هر دو پس از انجام رفتار ناپسند یا اشتباه تجربه می‌شوند، اما جهت‌گیری آن‌ها متفاوت است:

ویژگیاحساس شرماحساس گناهتمرکز هیجانبر «خود»بر «رفتار»گفت‌وگوی درونی«من بد هستم.»«من کار بدی انجام دادم.»پیامد روانیخودکم‌بینی و انزواتمایل به جبران و اصلاح رفتار

احساس گناه معمولاً سازنده است و فرد را به اصلاح رفتار سوق می‌دهد، اما شرم تمایل به درون‌ریزی دارد و عزت‌نفس را تضعیف می‌کند. افرادی که گرفتار شرم مزمن هستند، خود را ذاتاً بی‌ارزش می‌دانند و از قضاوت دیگران واهمه دارند.


ریشه‌های احساس شرم

احساس شرم اغلب در دوران کودکی و در بستر روابط اولیه شکل می‌گیرد. کودکانی که مکرراً مورد سرزنش، تحقیر یا مقایسه قرار می‌گیرند، به تدریج یاد می‌گیرند که خودشان «بد» یا «ناکافی» هستند، نه صرفاً رفتارشان. این باور نادرست در بزرگسالی نیز ادامه می‌یابد و به شکل انتقاد درونی و خودکم‌بینی بروز می‌کند.

در کنار خانواده، فرهنگ و جامعه نیز نقش مهمی در شکل‌گیری و تداوم شرم دارند. در فرهنگ‌های شرم‌محور (مانند بسیاری از جوامع آسیایی و خاورمیانه‌ای)، شرم به عنوان ابزاری برای حفظ نظم اجتماعی و پایبندی به هنجارها عمل می‌کند. در مقابل، در فرهنگ‌های فردگرا، شرم بیشتر به عنوان احساسی بازدارنده شناخته می‌شود.


پیامدهای روانی و اجتماعی شرم

شرم در صورتی که به شکل مزمن تجربه شود، می‌تواند آثار منفی متعددی بر سلامت روان و روابط اجتماعی بر جای گذارد، از جمله:

  • افسردگی و اضطراب: احساس ناتوانی و بی‌ارزشی ناشی از شرم، منجر به کاهش عزت‌نفس و افزایش اضطراب می‌شود.

  • اضطراب اجتماعی: ترس از دیده شدن یا قضاوت دیگران باعث می‌شود فرد از ارتباط و حضور در جمع دوری کند.

  • پرخاشگری یا دفاع افراطی: برخی افراد برای پنهان کردن احساس شرم، به خشم یا کنترل‌گری روی می‌آورند.

  • رفتارهای جبرانی و اعتیاد: تلاش برای فرار از شرم ممکن است به رفتارهای ناسالم مانند مصرف مواد، پرخوری یا کار افراطی منجر شود.

  • اختلال در روابط عاطفی: فرد شرم‌زده از صمیمیت می‌ترسد، زیرا نمی‌خواهد بخش‌های آسیب‌پذیر وجودش دیده شود.


دیدگاه‌های نظری درباره شرم

روان‌شناسی از رویکردهای مختلف به تبیین شرم پرداخته است:

  • روان‌تحلیل‌گرانه: شرم حاصل درونی‌سازی صدای انتقادگر والدینی و فاصله از «خود آرمانی» است.

  • شناختی‌هیجانی: شرم ناشی از تفسیر نادرست رویدادها و قضاوت منفی فرد درباره‌ی خویشتن است.

  • تکاملی: در طول تاریخ، شرم به بقای اجتماعی انسان کمک کرده و مانع رفتارهایی می‌شده که به طرد شدن از گروه منجر می‌شوند.

  • اجتماعی‌فرهنگی: شرم بازتاب ارزش‌ها و هنجارهای جامعه است و به تنظیم روابط اجتماعی کمک می‌کند.


روش‌های درمان و رهایی از احساس شرم

با آگاهی و تمرین می‌توان از سلطه‌ی شرم بر ذهن و زندگی رها شد. از جمله رویکردهای درمانی مؤثر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. درمان شناختی‌رفتاری (CBT): در این روش، باورهای منفی درباره خود شناسایی و اصلاح می‌شوند تا فرد بتواند دیدگاه واقع‌بینانه‌تری نسبت به خویشتن پیدا کند.

  2. درمان متمرکز بر شفقت (CFT): این رویکرد با آموزش مهربانی نسبت به خود و کاهش خودانتقادی، چرخه‌ی شرم را متوقف می‌کند.

  3. درمان هیجان‌محور (EFT): فرد در محیطی امن، احساس شرم را تجربه و بازسازی می‌کند تا آن را به هیجانات سالم‌تر تبدیل کند.

  4. ذهن‌آگاهی (Mindfulness): تمرکز بر لحظه اکنون و مشاهده احساسات بدون قضاوت، شدت شرم را کاهش می‌دهد.

  5. ارتباط و گفت‌وگو: صحبت کردن درباره شرم در فضایی امن و همدلانه، موجب رهایی از حس انزوا و بازیابی حس تعلق می‌شود.


خودپذیری؛ گام اساسی در درمان شرم

پذیرش خود، پایه و اساس رهایی از شرم است. زمانی که فرد بپذیرد ارزش او مستقل از موفقیت‌ها یا قضاوت دیگران است، شرم دیگر قدرت پیشین خود را نخواهد داشت. پذیرش انسان بودن با تمام ضعف‌ها و محدودیت‌ها، راه را برای بازسازی عزت‌نفس و خوددوستی هموار می‌کند.

در حقیقت، شرم زمانی از میان می‌رود که انسان بتواند خود را، با همه‌ی نقص‌ها و زخم‌هایش، شایسته‌ی عشق و پذیرش بداند.


نتیجه‌گیری

شرم هیجانی طبیعی اما بسیار تأثیرگذار است. در سطحی سالم، می‌تواند به خودآگاهی و رشد اخلاقی کمک کند؛ اما زمانی که درونی و مزمن شود، منبعی از رنج، اضطراب و خودکم‌بینی خواهد بود.
با شناخت ریشه‌های شرم، به‌کارگیری روش‌های درمانی و پرورش شفقت نسبت به خود، می‌توان از چرخه‌ی شرم بیرون آمد و به آرامش روانی دست یافت.

احساس شرمروانشناسیسلامت روان
۵
۰
مهدی صارمی نژاد
مهدی صارمی نژاد
روانشناس بالینی، رواندرمانگر و روانکاو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید