ویرگول
ورودثبت نام
مَِهدی
مَِهدی
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

به احتمال صد درصد!


روز چهارم سر صبحی نوشتن است. صدای سه چهارتا گنجشک بیکار، هرازگاهی از روی درخت ها بلند می‌شود. چند نفر پایین‌تر نشسته‌اند و نیم ساعت است که دارند درباره کنکور و دانشگاه و سربازی حرف می‌زنند. هوا از دیروز کمی بهتر می‌زند. دنبال ایده‌ای برای نوشتم. اولش بازی‌ در می‌آورم که چشمه کلماتم خشک شده. بعد یکهو نوری می‌افتد به درونم و به اینکه دارم بازی در می‌آورم پی‌می‌برم.

قرار بود رضا و صالح هم بیایند. صالح برای آمدنش از لفظ “صددرصد” استفاده کرده بود. چند هفته قبل هم یک دوست دیگر گفته بود «به احتمال نود و نه درصد فردا میام.» بعد نیامد. فردایش گفت: «دیگه به احتمال صد و بیست درصد صبح اومدم» باز هم نیامد.

رو می‌کنم به یاسین و می‌گویم:

+ یه نفر درصد رو برای این رفقا بد توضیح داده…



استمرارروزنوشتهیادداشت روزانه
قبرستان نوشته‌های عُریان من.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید