مَِهدی·۷ روز پیشنواحی جنوبی زندگی و مادر آقای پائولوساعت 2و سیزده دقیقه شب است و من دوباره بیدارم... این قضیه برای زندگی چقدر اهمیت دارد؟هیچی. آنقدر به نواحی جنوبی زندگی هست، که اگر تمام دار…
مَِهدی·۱۲ روز پیشممد کارتنیدیروز ممد کارتنی آمد.آنطرف خیابان گاریاش را زد بغل پیادهرو و دستکش های کثیف و پارهاش را در آورد و از دسته گاری آویزان کرد.من از شیشه مغا…
مَِهدی·۳ ماه پیشدعا کنیم دعا هایمان بگیرد!ساعت مثل گاو سرش را انداخته پایین و میرود…بعد از ۲۵ ساعت توی دنگ و فنگ راه بودن حالا نشستهام روی تخت خوابگاه و به دیوار رو به رو زل زده…
مَِهدی·۹ ماه پیشآدم بدهی داستان یکی دیگه…آدم فکر میکند مرکز انسانیت و خوبی های جهان است. به همه ما در جایی بدی شده. حق همه ما را یک بابایی خورده و سر پدربزرگ همه مان را هفتاد سال…
مَِهدی·۹ ماه پیشدلتنگم. دلتنگ کسی که نمیدانم کیست.بیقرارم. روز سختی داشتم. صبح زود پارک بودهام. بلافاصله دوش گرفتهام. بلافاصله مغازه و راس دوازده خودم را به اداره ارشاد رساندم. دیروز آقا…
مَِهدیدرخودکار آبی·۱۰ ماه پیش«از رختکن بازنده ها صدای دست و جیغ می آید!»روز های آخر تابستان هزار و چهارصد و سه است. آخرین هفته تابستان . هفته آخر شهریور. هفته آخر تمام آن برو و بیا ها است. چند روز دیگر شهر من خا…
مَِهدی·۱۰ ماه پیش«صبح یکشنبه در نیوکمپ»اسب کری خوانیام رام کرده. می گویم شما چهارتا، ما دوتا. بازی را هم شرطی کنید. تو رگ های علی به جای خون، ذوق بردن پمپاژ می شود. رو می کند به…
مَِهدی·۱ سال پیشجمعگی در مرداد!ساعت شش و نمیدانم چند دقیقه صبح آخرین جمعه مرداد است. هوای توی جاده خنک میزند. آسمان اگرچه ابری نیست اما، ابری خودش را انداخته جلوی خورشید…
مَِهدی·۱ سال پیشکلمات، بار و بندیلشان را جمع کردهاند!آدم بعد از گفتن بعضی حرفها دیگر نمی تواند به قبل از گفتنشان برگردد. من هم از بعد بعضی حرفها می ترسم.
مَِهدی·۱ سال پیشکازابلانکا | casablancaشاهکاری سرخوش به کارگردانی “مایکل کورتیز”..آدم خیال میکند فیلم های سیاه و سفید حوصله سر بَرند. خیال میکند فیلم های قدیمی حرفی برای گفتن…