خب دوست من، قبلا اینجا نوشتم که اداره مالیات چطور حسابهای بانکی رو کنترل میکنه و اینکه پولشویی چیه و چطور تو هوا میچرخه که یه یکی بچسبه. اینکه دیگه شما فریلنسر کاردرستی که اینجا محتوا مینویسی و بک لینک نوفالو ایجاد میکنی هم باید مالیات بدی رو بهت خبر دادم و توضیح دادم که چطور از فریلنسرها مالیات میگیرن. از اونطرف هم که بزودی ماده مروبط به مالیات بر مجموع درآمد افراد قراره برگرده که دیگه الله اکبر!
ببین من در مورد پول نفت خبر ندارم که اصلا میفروشیم، نمیفروشیم، پولش چی و اینها اما اونطور که مشخصه الان دیگه این قضیه مهم نیست. این حرفا که آی همین تورم هم یکجور مالیات هست یا نه رو سوادم قد نمیده. داریم میریم به این سمت که خرج رو ما با مالیات بدیم و نفت اصلا دیگه مهم نباشه. شاید باورتون نشه برعکس چیزای دیگه که تو کشورمون آماده شدنشون خیلی طول میکشه این یکی از رگ گردن بهمون نزدیکتره! اینقد نزدیک که اگه این مطلب رو 5 ماه دیگه یعنی اول 1403 بخونید دیگه تموم شده رفته!
بحمدالله اون اتفاقایی که باید میفتادن، الان دیگه افتادن. یعنی اون آماده سازیه که داشتم در موردش میگفتم بلاخره تموم شده و البته کم هم طول نکشید. اسمش هست سامانه جامع مالیاتی. الان دیگه همه چی، هرچی که فکرش رو بکنید بهش وصل شده. حتی کم کم لیست بیمه هم باید از طریق سازمان امور مالیاتی تنظیم و رد بشه. از دی ماه امسال هم که سامانه مودیان برای همه اجباری میشه و تقریبا میشه یه دیتا بیس از خریدهای افراد درست کرد. حسابهای بانکیتونم که دیگه چرک نویس حساب میشن و مثل چای در دسترس ماموران مالیاتی هستند. زحمت بقیش رو هم برنامه هفتم میکشه که دوتا کار مهم میکنه: یکی اینکه مالیات بر ارزش افزوده رو پلکانی میبره بالا و یکی اینکه جزئیات خریدهای شما رو ببهانه رصد فرهنگی و این حرفا یه گوشه ذخیره میکنه.
آقا اصلا قضیه این ارزش افزوده چیه؟ بهش میگن مالیات مصرف. این طرح برای اولینبار تو دنیا ایجاد شد که جای مالیات بر درآمد رو بگیره. دولت ها گفتن مردم درآمداشون رو راحت ازمون مخفی میکنن (اون موقع میشد) پس بجای اون بیایم از زنجیره تامین مالیات بگیریم که آخرش برسه به مصرف کننده. هرکی بیشتر چیز میز بخره بیشتر هم مالیات بده. منتها بعد که اجرا کردن خوششون اومد و کنار مالیات بردرآمد نگهش داشتن. دولتهای دنیا سر هرچی سروکله هم بزنن، سر مالیات گرفتن عین همن ماشالله! بگذریم.
خیلی خلاصه بهت بگم، شما میری رنگ میخری روش نوشته 9 درصد ارزش افزوده. این تو جیب فروشنده نمیره. اون موقع خرید از کارخونه 9 درصد مبلغ خرید رو به کارخونه داده. کارخونه هم هرچی خریده 9 درصد بیشتر به فروشنده بابت ارزش افزوده داده. این مابهاتفاوت رو هم باید طی اظهارنامه مالیات برارزش افزوده پس بده به دولت. سادگی محاسبه و دریافتش برای دولت هم همینه که میگه من کار ندارم تو مجموعت چخبره و اصلا سود کردی یا نه، بهای تمام شدت هم به من مربوط نیست. اینقد فروختی 9 درصدی که بابتش باید از مشتری میگرفتی کو؟
خب حالا این کجاش ترسناکه؟ اصلا به ما چه؟ همین الان اگه این قانون نبود تو همه چی 9 درصد ارزونتر برات تموم میشد. حالا فک کن این عدد هی بره بالا. بجای 9 بشه 10 (بلعه تو بودجه 1403) و بعد بره برسه به 13.
بله مالیات حقه ولی خب بلاخره آدم زورش میاد 9 بشه 13 دیگه!
بحث مهم دیگه تکمیل شدن اطلاعات سازمان امور مالیاتیه. ببین ما قبلا میگفتیم من یه شغل دارم که بابت کارتخوانش پرونده دارم مالیات میدم. حالا گاهی هم یه معامله در فلان چیز میکنم. هر از گاهی هم آب باریکی از اون کار کناری میاد. یه واحدی هم داریم که دادیم اجاره و ... . خب اینا رو نهایتا برا یکی دوتاش بتونن ازت مالیات بگیرن یا نه. همونم اینقد غر میزنی و میری پیش مشاور مالیاتی که تا دولت رو بدهکار نکنی بی خیال نمیشی.
الان دیگه قراره فرق کنه. تو قانونی که بزودی تصویب میکنن، بجای خرداد، مرداد باید بری حساب کتاب. چرا مرداد؟ برای اینکه تیرماه اظهارنامه شرکتا رفته، قبلا مهم نبود ولی الان اول باید تکلیف شرکتا مشخص شه، بعد افراد. مالیات شرکتا تو قانون جدید از 25 میشه 15 میدونی چرا؟ چون دیگه شرکت نباید مالیات بده، صاحب شرکت باید مالیات بده!
مرداد وارد سامانه میشی و سازمان خودش با توجه به سامانه مودیان و سامانه جامع مالیاتی برات اظهارنامه نوشته. حسابهای بانکیت رو هم لیست میکنه میذاره جلوت و یکی یکی تا جایی که بتونه میگه هر پرداخت برای چی بوده. از کجا میدونه؟ صورتحسابهای مودیان و گزارش شرکتها که ماه قبل تایید درست بودنشون رو از اشخاص حقوقی گرفته. اون ماشینه که تیر خریدی، بهمن فروختی، اون اسپیلتا که بهمن خریدی تیر فروختی و ... همش هست. دیگه لازم نیست هرکدوم پرونده جداداشته باشن. آها یادته میگفتی پولارو بزنن به حساب همسرت؟ خب عزیز اون هم الان دیگه کسنل میشه چون بجای همه افراد تحت تکفلت باید خودت اظهارنامه بدی. یعنی یجورایی دیگه فرق نمیکنه. پول برا خانواده شما اومده و خانواده شما هم باید جواب بده. این تتر متر هم به محض اینکه ریال بشن همون صرافی میذاره کف دست سازمان امور مالیاتی و بانک مرکزی. اگه اون قانون مالیات بر عایدی رو ابلاغ کنن همون صرافیا ارز دیجیتال هم مجبورن همه معاملاتت رو بدن دست بانک مرکزی.
از اونطرف یه خوبی بزرگ داره. یوقتایی با خودت غر میزنی که آقا منکه باید مالیات بدم پس الان فلان هزینه چیه؟ اون هزینهها دیگه تبدیل به هزینه قابل قبول مالیاتی میشن. یعنی میتونی هزینههای درمان، تحصیل بچهها، پول یکسری از خدمات دولتی و ... رو بیاری از سودت کم کنی.
این موضوع ممکنه اجراش به سال 1403 برسه. یعنی این مرداد متفاوت میفته سال 1404 که اظهارنامه شیطونیای سال 1403 رو بخوایم به سازمان تقدیم کنیم.
یه فایل صوتی خیلی خنده دار بود قبلا ها که یه تیکش این بود:
حکایت ماست. تقریبا باید با اون دنیایی که قبلا میشناختیم خداحافظی کنیم. ما عادت داشتیم به مالیات ندادن و اطلاع نداشتن از قوانین. این دیگه جواب نمیده. قبلا از هر چند نفر یکی سوتی میداد و مالیات گیرش میاورد. الان دیگه از این خبرا نیست. حساب کتابای هممون مشخصه. بنظرم قدم اول اینکه تغییر رو قبول کنیم.هزینه مقابله با این قوانین و فرار ازشون از هزینه پرداختشون خیلی بیشتره. این قوانین تغییر ایجاد میکنن اما مجموعا بد نیستن. بنظرم مختصری عادلانه ترن نسبت به الان. کار مفیدی که میتونی انجام بدی اینه که نذاری ازت اطلاعات عجیب و نادرست تو سامانهها ثبت بشه. انضباط مالی داشته باشی. مشخص باشه برای چی از کی پول گرفتی و پول رو به خود اون شخص و حسابی به اسم همون شخص پس بدی. پول هم الکی به حسابت وارد نکن. این بانکا که وام بده نیستن، الان فقط دردسر اثبات درآمد نبودنش میمونه برات!
ممنونم که تا آخر همراهم بودین. من یه کاسب پیگیر قوانین مالیاتی هستم. اگه شما هم نسبت به مسائل مالیاتی حساس هستید، پیشنهاد میکنم سایتم رو هم ببینید. اونجا رسمیتر و گوگل پسند مینویسم و هکسره رو رعایت میکنم!