میدونی؟!·۴ سال پیشپَرِ پَروازرویای پرواز از همان کودکی در ذهن کوچکم نقش بست.آن روز ها با شنیدن صدای پرنده ای آهنی خیره به آسمان همچون تشنگان در بیابان ، محو تماشا میگشت…
میدونی؟!·۴ سال پیشجانم به لب آمد...نشستم زیر آوار آرزوهام و زار زار گریه میکنم...امروز باز هم اون آوار رو سرم خراب شدن ؛ فقط با یه عکس !میدونی فقط صدای تو آرومم میکرد...ولی ج…
میدونی؟!·۴ سال پیشفوتبالفوتبال برگشته اما...اما من هنوز یکبار ننشستم پای دیدنش چون حس میکنم دلم بیشتر برای تماشاگرانش تنگ شدهبرای هیجان حاصل از گل زدن..برای تشویق…