این موضوع برای آدمیزاد نسیان-پسند، فرصتی ایجاد می کند تا متوجه آرزوهای برآورده نشده و برنامه های شروع نشده اش شود.
تو بیست روز زنده ای!/ دنبال کارهایی باش که دوست داشتی و نکردی/ و در بیست روز امکان تحققش هست.
بدبینی و بی میلی حیاتی! از گوشی های شخصی و کنترل تلویزیون تا تسبیح و کتاب، ذهنمان را رهاتر و آسوده تر می کند.
از داشته هایت رها شو.
دست شستن صحیح را بعد از سی سال زندگی خوب یاد نگرفته بودم در حالی که چیزهای بسیاری می دانم که در این اوضاع، مفت نمی ارزند.
آشپزی و رعایت بهداشت عمومی و طرز برخورد با دوست و غریبه مهم ترند بسیار بسیار از علوم متخصص-طلب فلان و بهمان.
حالا که بهترست در خانه بمانم که خطر سرایت کمتر شود، اشیا و کتابها هم خطرناک اند، به این فکر می کنم که تنهای تنها چه کار کنم؟
لذت فکر.
لذت مرور کردن و برنامه ریزی.
توجه به نخاراندن چشم و گوش و دست نبردن به دهان، یک ذن کامل و یک یوگای بی وقفه ست/ و از بهترین کار و تفریح های ممکن در این دنیا.
چینی ها که بیمار شوند ایرانی ها مریض می شوند، ایران به ترکیه می دهد و ترکیه به اروپا و …
خیلی تفاوت نمی کند. بیمار باید خوب شود، چه برزیلی چه ایرانی چه آمریکایی.
فارغ از اینکه سوال اصلی باید این باشد؛ (چرا ما انسانها اینقدر به صورتمان دست می زنیم؟)، بیماری تازه، فرصتی ست برای کمتر و کمتر دست زدن به دهن و بینی.
شاید توانایی کوچکی به نظر بیاید اما تمرکز و توجه بسیاری می طلبد. اگر آسانست اجراش کن!
میم پایمزد
عکس از Meret Oppenheim