مینا اسکندرزاده·۳ سال پیشدری انتهای کوچه ی بن بستخیال در دایره های بی پایان پیچید و پیچید، گردبادی شد، چرخید و چرخید سرگردان مرا میبرد در دایره های بزرگ و بزرگتر، بالا و بالاتر، یک باره ره…
مینا اسکندرزاده·۳ سال پیشچمدونچشمام از نور زیاد اذیت میشه، خیلی وقته رنگ نور و روشنایی به خودم ندیدم .نمیدونم چند سال گذشته ولی حتما تموم شده که الان من اینجام، یه ضربه…