گاهی توی بعضی از سازمانها، «بهترین بودن» جایزهاش کار بیشتره، نه حقالزحمه بیشتر!
هر بار کاری فوری پیش بیاد، هر وقت مشکلی گره بخوره، اولین اسمی که صدا میزنن… توئی.

اما واقعیت مهم اینه:
اگر خودت برای توان و زمانت مرز نگذاری، دیگران برایت مرز تعریف میکنند.
این یک موضوع جدی در فرهنگ سازمانی است؛ جایی که بعضی نیروهای ارزشمند بهجای قدردانی، تبدیل به راهحل همیشگی همه بحرانها میشن.
امیدوارم شما هرگز چنین تجربهای نداشته باشید؛
اما یک سؤال کلیدی برای مدیران و کارمندان:
در سازمان شما با نیروهای توانمند و ارزشمند چطور برخورد میشود؟
آیا واقعاً دیده و حمایت میشوند…
یا فقط «بار سنگینتری» روی دوششان گذاشته میشود؟
از نظر مدیریتی باید یگوئیم: در سازمانهای حرفهای، نیروهای توانمند سرمایههای استراتژیکاند.
مدیریت مؤثر بهجای انباشتن وظایف روی دوش بهترینها، برای آنها مرز، ظرفیت، فرصت رشد و نظام پاداش عادلانه تعریف میکند.
نیروی ارزشمند زمانی میدرخشد که احساس کند دیده میشود، نه مصرف میشود.