ویرگول
ورودثبت نام
بید مجنون
بید مجنوناو می‌گوید:«سلام!...».
بید مجنون
بید مجنون
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

غربت سنگ...

منم آن شُعلۀ خاموشِ نگاه
منم آن خسته ترین مردِ سپاه
نفسم در دلِ خاکْ
شده اَم غُربَتِ سنگْ
مانده ام بی تو و بی پیکر و رَنگْ...

منم آن سایهٔ اُفتاده زِ پا
بی صِدا مانده به فَریادِ خُدا
دیده اَم سوختْ به خون
دلِ مَن دَشتِ جُنون
ردی از نام تو ماندست ... همین
روی پلاك

مرثیهشعردلنوشته
۰
۰
بید مجنون
بید مجنون
او می‌گوید:«سلام!...».
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید