تغییر در حقوق و دستمزد از تغییرات بزرگ و مهم است و نباید ناگهانی انجام شود. کارکنان هر سازمان برای هزینههای جاری و روزمره زندگی خود به حقوق خود تکیه کردهاند و کاهش ناگهانی آن میتواند باعث بی ثباتی و ایجاد حس ناامنی مالی شود. کاهش حقوق و دستمزد و گرفتن تصمیمات یکدفعهای میتواند باعث کاهش انگیزه کاری، افت رضایت، کاهش وفاداری و ترک خدمت، اختلال در امنیت مالی و تعادل زندگی و افت بهرهوری و روحیه تیمی شود. سازمانهایی که حقوق کارکنان را کاهش میدهند معمولاً انتظار صرفهجویی کوتاه مدت دارند اما تحقیقات نشان میدهد این تصمیم تأثیرات گستردهای بر روند زندگی کارکنان دارد.

عدم قطعیت و پیشبینی ناپذیری در بحث حقوق باعث اضطراب و استرس میشود؛ افزایش اضطراب مالی باعث تضعیف انگیزه، بهرهوری و کاهش وفاداری میشود. پژوهشها نشان میدهد که کاهش ناگهانی حقوق و دستمزد معمولاً باعث تضعیف حس ارزشمندی و کاهش تعهد افراد به سازمان میشود چون کارکنان ترجیح میدهند در محیطی با ثبات و شفافیت کار کنند.
کاهش حقوق و دستمزد باعث افزایش اضطراب روانی میشود. در یک نظرسنجی در یک بانک، کارکنانی که با کاهش حقوق مواجه شده بودند در مقایسه با سایر کارکنان بانک، میزان آشفتگی روانی و اضطراب بیشتری را تجربه کرده بودند. نکته مهم این است که نحوه درک افراد از کاهش حقوق تأثیر شدیدی بر سلامت روانی آنها دارد. کاهش درآمد میتواند منجر به اختلالات خواب، کاهش اعتماد به نفس و مشکلات خانوادگی شود.
نظرسنجیها نشان میدهد که حقوق و مزایا جزو سه عامل اصلی رضایت شغلی هستند. کاهش متوسط حقوق میتواند منجر به این شود که برخی کارکنان به دنبال فرصتهای جدید شغلی بروند. بررسیها نشان میدهد که قالباً کارکنان زمانی سازمان را ترک میکنند که کاهش ناعادلانه و بدون دلیل اتفاق بیفتد؛ به خصوص اگر کارکنان کلیدی احساس بی عدالتی کنند، احتمال خروج آنها بسیار بیشتر خواهد بود. اگر برای کاهش حقوق، جبران خدمات مناسبی در نظر گرفته شود، میتواند به کاهش نرخ خروج کارکنان بسیار کمک کند.
کاهش حقوق و مزایا باعث مشکلات زیادی در زندگی شخصی کارکنان میشود. در شرایط معمول هم بسیاری از کارکنان توانایی پرداخت هزینههای جاری را ندارند و دچار مشکل هستند و با کاهش ناگهانی حقوق این مشکلات تشدید میشود. فشارهای مالی میتواند باعث ایجاد مشکلات جسمی مثل اختلالات خواب، تنشهای خانوادگی و کاهش رفاه کلی شود که ابعاد مختلفی از زندگی کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
تصمیمگیرندگان درباره حقوق و دستمزد افراد قبل از گرفتن تصمیمات ناگهانی و کاهش حقوق، باید همه ابعاد مختلف آن را در نظر بگیرند و از تبعات منفی آن آگاه باشند. نکته بسیار مهم این است که نباید همه موضوعات مانند عملکرد، نکات انضباطی و دیگر موارد مربوط به کارکنان را به حقوق و دستمزد متصل کرد و صرفاً بابت هر اتفاقی از حقوق کارکنان کسر کرد. مدیران و تصمیمگیرندگان درمورد حقوق و دستمزد باید به این نکته توجه کنند که نباید با حقوق و مزایای کارکنان آزادانه رفتار کنند و باید در سیستم جبران خدمات سازمان دو مورد شفافیت و ثبات را لحاظ کنند چون از الزامات حفظ انگیزه و تعهد کارکنان هستند. کارکنان ترجیح میدهند در سازمانی با ثبات و عادلانه کار کنند و تغییرات مکرر حقوق و مباحث مالی نداشته باشند.