این مطلب پیشتر در وب سایت شخصیام نیز منتشر شده است.
در این مطلب قرار هست در مورد مزیتها و ارزشهای افزودهای که با پیادهسازی درست اجایل (تاکید میکنم پیادهسازی درست اجایل) نصیب تیم، سازمان و یا استارتاپمون میشه بنویسم. برای همین با یه مقدمه کوتاه از معرفی اجایل شروع میکنم و اینکه اجایل بودن یعنی چی و به چه دردی میخوره. شاید بد نباشه قبل از اینکه خوندن این متن رو ادامه بدید؛
متنی که برای معرفی دورهمی «اجایل» که چند هفته پیش به میزبانی باشگاه کارآفرینی تیوان برگزار کردم و مطالعه کنید.
به طور کلی وقتی در مورد اجایل (با معادل فارسی چابکی) صحبت میکنیم، دقیقا از یک روش تکرار شونده و افزایشی (Iterative and Incremental) حرف میزنیم. یعنی مجموعه کارهایی که باید برای به نتیجه رسیدن یک پروژه (در اینجا پروژههای مبتنی بر فناوری اطلاعات) انجام بشه رو به صورت تکرار شونده (در بازههای زمانی از پیش تعیین شده که تو اسکرام بهش اسپرینت هم گفته میشه) و افزایشی (اضافه کردن امکانات یا نیازمندیها به صورت تدریجی) به پایان میرسونیم. یه ذره جمله سنگین شد، بدون پرانتزها بخوانید احتمالا بهتره؛)
تمرکز این روش بر روی کمک کردن به اعضای تیم در رسیدن به چشمانداز و کسب ارزشهای تجاریشون هست. متدولوژیها یا روشهایی که بر پایه تفکر اجایل وجود دارند (اسکرام، اکسپی، اترن، کانبان و...) همگی از بیانیه اجایل پیروی میکنند که بر پایه بهبود مداوم، انعطافپذیری و کسب خروجی سریع و با کیفیت هست.
در مورد اجایل به همین مقدمه کوتاه بسنده میکنم فعلا و در مطالب بعدی مفصلتر در این مورد مینویسم.
برای ادامه مطلب پیشنهاد میکنم که این مطلب رو هم که پیادهسازی و انجام یک پروژه نرمافزاری با روش اجایل و روشهای سنتی (واترفال یا آبشاری) رو مقایسه کردم رو هم بخونید.
اگه این دو تا مطلب رو که بالاتر بهشون لینک داده بودم رو خوندید الان میتونیم در مورد مزایای اجایل و اینکه پیادهسازی این روش چه کمکی به تیممون میکنه مطلب رو ادامه بدیم.
اینجا در مورد پلنیست بخونید. پلنیست یک ابزار کاملا رایگان هست که احتمالا خیلی بهتون توی مدیریت جلسات کمک میکنه.
۱. تولید محصول با کیفیت بالا
در توسعه یک محصول با روش اجایل یکی از مهمترین اتفاقاتی که رخ میده اینه که فرایند تست در همون چرخه تولید گنجونده شده. به این صورت که ما دایما در حال بازبینی کارها و فعالیتهایی هستیم که در چرخه تولید قرار داره و در عمل تا زمانی که یک تسک مراحل تست رو پاس نکرده باشه و به اصطلاح فانکشنالیتی لازم رو نداشته باشه یا DoD رو رد نکرده نمیتونه به عنوان یک کار صد درصد انجام شده، درنظر گرفته بشه. در ادامه باهم میخونیم که چه چیزهایی بهمون کمک میکنه که به این محصول با کیفیت بالا برسیم.
۲. افزایش میزان رضایت کاربران/مشتریان
یک مالک محصول (Product Owner) که همیشه در بخشهای مختلف فرایند تولید درگیر هست و با یک دید جامع به اولویتبندی نیازها و تسکهای اجرایی به تیم محصول کمک میکنه، میتونه نقش مهمی رو در افزایش رضایتمندی مشتریان / کاربران محصول بازی کنه. مالک محصول در واقع:
۳. افزایش کنترل بهتر پروژهها
در مورد برگزاری جلسات اسپرینت قبلا توصیهها و تجربیاتی رو نوشته بودم که میتونید از اینجا بخونید.
در مورد ابزارها و اندیکارتورهای وضعیت تیم کاری هم اینجا یه مطلب نوشته بودم. بد نیست نگاهی بهش بندازید.
۴. کاهش ریسکها
۵. بازگشت سرمایه سریع
واقعیت مهم اینه که محصولات به تدریج کامل میشن و هر بخشی از محصول که توسعه اون تمام شده باشه، به درستی کار میکنه. بنابراین خیلی سریعتر از روشهای سنتی یا روشهایی غیر از اجایل میتونیم برای محصولمون به دنبال جذب مشتری و حتی سرمایه باشیم.
و در نهایت اینکه محصولاتی که با روشهای اجایل توسعه پیدا میکنند طبق تجربه و بررسیهای انجام شده، ۳۷ درصد سریعتر از محصولاتی به بازار عرضه میشن که از روشهایی غیر از اجایل استفاده کردهاند. و البته از اون مهمتر اینکه این محصولات به نسبت محصولاتی که از اجایل در پیادهسازیشون استفاده نشده، ۱۶ درصد کارایی بالاتری دارند.
اگه دوست داشته باشید میتونید با خوندن این مطلب و این یکی مطلب در مورد این آمارهایی که تو این متن نوشته بودم اطلاعات بیشتری به دست بیارید. (که خب البته مطالب به انگلیسی هست)
اگر این مطلب رو دوست داشتید میتونید اینجا توی خبرنامه من هم عضو بشید تا نوشتههای بیشتری رو به صورت هفتگی دریافت کنید.
اگه این مطلب براتون مفید بود، خوشحال میشم با بقیه دوستانتون هم به اشتراک بگذارید، کانال تلگرام من رو هم دنبال کنید و اگه ایده تکمیلکنندهای داشتید در مورد این موضوع یا سوالاتی که در حوزه مدیریت پروژه و مدیریت محصول براتون پیش میاد با من در ارتباط باشید.