Mohsen Baqery
Mohsen Baqery
خواندن ۶ دقیقه·۲۴ روز پیش

۵ تکنیک ساده محتوانویسی برای بهتر نوشتن

کتاب شیوهٔ نگارش در رسانه‌ها نوشتهٔ دکتر احمد توکلی
کتاب شیوهٔ نگارش در رسانه‌ها نوشتهٔ دکتر احمد توکلی


بهتر نوشتن محدود به رعایت اصول نگارشی و قواعد دستوری نیست.

نویسنده‌های بسیاری هستند که درست می‌نویسند، اما لزوما خوب نمی‌نویسند.

شاکلهٔ نوشتن «انتقال پیام»‌ است و جز این کاربردی ندارد. پس برای بهتر نوشتن، نه لازم است ادیب باشیم نه نیاز هست اسیر قوانین ادبیات باشیم. چیزی که لازم است باشیم یک پیام‌رسان است.

پیام همان «چیزی است که می‌خواهید بگویید» و رساننده شمایید–ابزارتان هم کلمه است.

با این توصیف، ۱+۵ تکنیک «بهتر نوشتن» را در ادامه آورده‌ام که شما را از «درست‌نویسی» به «خوب‌نویسی» می‌رساند.

فعل‌محور بنویسید

فعل جانِ جمله است.

به این دو مثال توجه کنید:

  • عاشقان سینما حتما باید تماشای این فیلم را تجربه کنند.
  • عاشقان سینما باید این فیلم را ببینند.

یک جنبشِ ادیب‌گراییِ کذایی در نوشتارِ فارسی هست که از فعل هراس دارد.

در کتابِ «مزخرفات فارسی»، رضا شکراللهی این مسئله را با لنزِ کنایه‌اش این‌طور نقد می‌کند:

از‌ «کردن» چه بدی دیده‌ایم که آن را تاب نمی‌آوریم و این‌قدر خجالت‌زده دنبال جایگزین می‌گردیم برای آن و به جای این‌که «بکنیم»، «می‌نماییم» یا «می‌داریم»؟

در بخش دیگری از کتاب، آقای شکراللهی مثال ملموسی می‌آورد که طنزِ تلخِ فعل‌هراسی را بهتر نشان می‌دهد:

یعنی اگر به سراغ مردم بروید، کمتر کسی را می‌یابید که در صحبت کردن معمولی و ساده و روانش، به جای این‌که بگوید «بریم نیگا کنیم ببینیم این چیه»، بگوید «بریم یه نیگا داشته باشیم ببینیم این چیه» یا «بریم یه نیگا بنماییم ببینیم این چیه».

پس قدم اول این‌که: برای بهتر نوشتن، از فعل‌ها فرار نکنید.

جمله‌های بلند را بشکنید

جمله بسازید؛ معما نچینید.

چسبِ کلمات تا یک جایی دوام دارد. وقتی نویسنده جمله را بیش‌ازحد طویل کند، قطارِ کلمات از ریل خارج می‌شود و رشته افکار خواننده هم پنبه.

در کتاب «شیوهٔ نگارش در رسانه‌ها»، دکتر احمد توکلی دراین‌باره می‌گوید:

«رعایت اختصار و اقتصاد کلمه در رسانه مهم است.» در بخش دیگری از کتاب، دکتر توکلی همچنین گوش‌زد می‌کند که «مبهم‌نویسی به موازات سخت‌نویسی باعث می‌شود مخاطب از پیام فاصله بگیرد، چرا که نمی‌خوهد ذهن خود را درگیر معما کند.»

وقتی هرچه پیش می‌روید به نقطه نمی‌رسید، یک جای کار می‌لنگد. در چنین شرایطی، جمله‌ها را بشکنید و افکارتان را لقمه بگیرید.

به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • آسمان صاف‌تر از همیشه بود و گنجشک‌ها زده بودند زیر آواز. داشتم فکر می‌کردم، این وقت صبح، فقط چایی می‌چسبد؛ یک چای قندپهلو.
  • آسمان صاف‌تر از همیشه بود و از آن‌جایی که گنجشک‌ها زده بودند زیر آواز من به فکر فرو رفته بودم که این وقت صبح در جوار آواز گنجشک‌ها فقط یک چای داغ می‌چسبد آن هم یک چای قندپهلو.

کدام یکی را می‌توانید یک نفس بخوانید؟ (بعید است جوابتان «دومی»‌ باشد.)

صیغه‌های باشیدن و گردیدن را حذف کنید

از می‌باشد و می‌گردد خیری به نویسنده نمی‌رسد.

این‌که بعضی از ما نویسنده‌ها اصرار داریم یک سری چیزها فلان‌طور می‌باشند و باقی چیزها هم در نهایت فلان‌طور می‌گردند، ریشه در همان ادیب‌گراییِ کذایی دارد. وگرنه است و هست و شدن هیچ هیزم تَری به ما نفروخته‌اند.

دکتر احمد توکلی به نقل از نجفی دراین‌باره می‌نویسد:

«می‌باشد و دیگر صیغه‌های باشیدن در گفتار مردم رایج نیست و البته زبان نوشتار، خاصه مواردی که با مصطلحات علمی و فنی و مفاهیم تخیلی و استعاری سر و کار ندارد، هرچه به زبان روزمره نزدیک‌تر باشد بهتر است.»

داستانِ گردیدن هم همین‌ است. فعل گردیدن یا گردانیدن به معنای چرخیدن و دور زدن و تغییر حالت است و در دهه‌های اخیر به معنای کردن یا شدن هم به‌کار می‌رود. اما مانند می‌باشد، این فعل هم به زبان روزمره مردم نزدیک نیست و همان بهتر که از آن پرهیز شود (توکلی، ۱۳۹۳).

به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • این اصطلاح بین جوان‌ها خیلی رایج می‌باشد.
  • این اصطلاح بین جوان‌ها رایج است. (رایج هست.)
  • این کسب‌وکار بزودی به مکان جدید منتقل می‌گردد.
  • این کسب‌وکار بزودی به مکان جدیدی منتقل می‌شود.

وقتی است و شد و هست هست، واقعا نیازی به باشیدن و گردیدن هست؟

حرف اضافه فرنگی به کار نبرید

فارسی حروف اضافهٔ لازم برای تمام احتمالات را دارد.

جدیدا ترجمه لغوی حروف اضافه انگلیسی مستقیما در متون فارسی وارد می‌شود که نه‌تنها جلوه جذابی ندارد، بلکه جمله را هم نامفهوم می‌کند.

مثلا می‌نویسیم: «فیلم فلان روی نتفلیکس قرار گرفت».

این «روی نتفلیکس» همان برگردانِ «on Netflix» است که قطعا در زبان انگلیسی مفهوم را می‌رساند؛ مشکل اینجاست که وقتی به فارسی برگردانده می‌شود، مبهم است.

این «رو» با آن رو فرق دارد و نتفلیکس هم طاقچه نیست که بشود فیلم را روی آن قرار داد.

می‌شد بنویسیم: فیلم فلان به نتفلیکس اضافه شد. (یا از حرف اضافه «در» استفاده کنیم.)

یکی دیگر از این عبارت‌های فرنگی‌زاده «به‌عنوانِ» هست که از As در انگلیسی گرفته شده.

برای این‌یکی، دوباره گریزی می‌زنم به کتاب دکتر توکلی:

روزنامه‌نگاران [و نویسندگان آنلاین] بعضی مواقع عبارت «به‌عنوانِ» را که از کلمه As انگلیسی وارد زبان فارسی شده، به غلط در جمله به‌کار می‌برند.

  • غلط: او به‌عنوان یکی از نمایندگان مجلس سعی کرد از حقوق خودش دفاع کند.
  • درست: او سعی کرد از حقوق نمایندگی خود دفاع کند.

«که»‌ را کم کنید

این‌که همه‌اش که بذاریم که جمله‌ها به هم وصل شوند که نمی‌شود. که‌گذاری هم حساب و کتاب دارد.

مثل جمله بالا، که در بسیاری از جملات فارسی زائد است و حکم علف هرز را دارد.

به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • کاش می‌شد که اینجا باشی.
  • کاش می‌شد اینجا باشی.
  • تصمیم گرفتم که با تو بد باشم.
  • تصمیم گرفتم با تو بد باشم.

ترکیب که و تا هم غالبا جمله را سنگین می‌کند. چرا بنویسیم: «این را گفتم تا که بدانی»؟ (یکی‌شان کافی نیست؟)

«یکِ» قبل از اسامی هم تقریبا همیشه قابل حذف است. مثلا در این جمله: «تو برای من یک نامه نوشتی». می‌شد نوشت: تو برای من نامه‌ای نوشتی. البته، گاهی اوقات تاکیدِ جمله روی تعداد است و در آن حالت حذفِ یک جایز نیست. مثلا اگر قرار باشد گلایه کنید که چرا فقط برایم «یک» نامه نوشتی، یک باید سرِ جایش بماند.

شاه‌کلیدِ‌ بهتر نوشتن: ایجاز

ایجاز یا موجزنویسی یعنی تلخیص و پیراستن شعر، نثر و یا متن از حواشی و زوائد، به‌طوری‌که، بیشترین توانِ بیان در عین داشتن کمترین تعدادِ کلمات، ابیات و جملات حاصل آید (توکلی، ۱۳۹۳).

اگر دنبال یک تکنیک هستید که مهارت نوشتن‌تان را از این‌رو به آن‌رو کند، موجزنویسی را تمرین کنید.

یک تمرین برای موجزنویسی چالش کوتاه کردنِ جملات است:

۱. جمله‌ای از روزنامه، مجله یا یادداشت‌های خودتان انتخاب کنید.

۲. تعداد کلماتش را بشمارید.

۳. سعی کنید همان مفهوم و معنی را با تعداد کلمات کمتر برسانید.

۴. این کار را آنقدر ادامه دهید که کوتاه‌تر کردنِ جمله غیر ممکن باشد.

یک مثال از تمرین موجزنویسی:

جمله اولیه: گرافیک بازی نسبت به نسخه اول ارتقاء پیدا کرده و تکنیک‌های جدید، در کنار اضافه شدن سیاره‌های آشنا از فیلم‌های جنگ ستارگان و روند داستانی هیجان‌انگیز بازی باعث شده تا هم برای طرفداران جنگ ستارگان و هم دوستداران سولزلایک، یک بازی ضروری باشد.

مرحله حذفیات: گرافیک بازی نسبت به نسخه اول ارتقاء پیدا کرده و تکنیک‌های جدید، در کنار اضافه شدن سیاره‌های آشنا از فیلم‌های جنگ ستارگان و روند داستانی هیجان‌انگیز بازی باعث شده تا هم برای طرفداران جنگ ستارگان و هم دوستداران سولزلایک، یک بازی ضروری باشد.

خلاصه‌سازی و موجزنویسی: گرافیک بازی بهبود یافته و داستان مهیج‌ و سیاره‌های نام‌آشنایش، آن را خوراکِ هوادارانِ جنگ ستارگان و سبکِ سولزلایک کرده.

در مثال بالا، جمله ۴۳ کلمه‌ایِ ابتدایی را به ۲۰ کلمه کاهش دادیم و به حدی از ایجاز رسید. ولی هنوز جا برای خلاصه‌ کردنش هست.

اگر شما کوتاه‌ترش کردید، مشتاقم ویرایش‌تان را در نظرات بخوانم.

نویسندگینوشتنفریلنسرنویسندهتولید محتوا
نوشتن رو دوست دارم. (از «نوشتن» نوشتن رو بیشتر.)
محفلِ محتوانویس‌های ایرانی؛‌ پاتوقِ نویسنده‌های وابسته و حتی کمی آکنده از وب.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید