مدیریت محصول شغل آسون و با کلاس و پردرآمدی نیست.
نمیخوام کسی بترسونم از انتخاب شغل مدیریت محصول یا این که قصد بالا بردن بیش از حد ارزش و اهمیت این شغل رو داشته باشم فقط جمله رو نوشتم تا بهتون بگم مسیری که انتخاب کردین مسیر آسونی نیست شما با این شغل کار نمی کنید شما با سمت مدیریت محصول باید زندگی کنید باید از درد محصول دردتون بگیره، با شادیهای محصول شاد بشین، با رشد و پیشرفت و به روز شدنش به روز بشین، به عبارت بهتر باید برای محصول یک مادر همه چی تموم باشید اون لحظه است که میتونید اسم خودتون مدیر محصول بذارین.
اگر هنوز هم قصد دارید زمان و انرژیتون نه به عنوان مدیر محصول بلکه مادر محصول برای رشد و پیشرفت بچهتون بذارید شما رو به مطالعه بخشی از تجربیات و گامهای اولم به عنوان مدیر محصول دعوت میکنم.
اهداف رئیس خود را بدانید
اولین مشتری شما مدیر شماست پس نیازها، خواسته ها و اهدافش رو به خوبی بررسی کنید و سعی کنید تمام ابهامات موجود را برطرف کنید. یادتون باشه شما نه تنها از نظر موفقیت محصول بلکه در تراز کردن اهداف شرکت زیر ذره بین هستین.
از دانش مدیران بازار به خوبی استفاده کنید
مدیران بازار بیش از هر شخص دیگهای با مشتریان ارتباط دارند و ضعف و قوتهای بازار رو به خوبی میشناسند و میتونند درک عمیقی از فعالیت محصول و همچنین بازخورد مشتریان نسبت به محصول در اختیار شما قرار دهند.
با مشتری صحبت کنید
از تعامل مستقیم با مشتریان نترسید. در بیشتر موارد، مشتریانی که به طور فعال از محصول شما استفاده میکنند دوست دارند از تجربیات خوب و بد هنگام استفاده از محصول با شما صحبت کنند که این گفتوگو به شما بینش و قدرت تصمیم گیری و معاملات بهتر رو میده. یکی از راههای برقراری ارتباط با مشتری شبکههای اجتماعی محصول شما نظیر توییتر، به نظرم مدیر و موسس ایسمینار این ارتباط به خوبی برقرار میکنه. یادتون باشه تنها راه برای درک ارزش محصول شما صحبت کردن با افرادی که بیشترین استفاده را به عنوان مشتری از محصول دارند.
از محصول استفاده کنید
اگر مدیر محصول شرکت تولید کننده کالاهای مصرفی هستین، استفاده از محصول کار بی فایده ای است چون شما باید روزانه از این محصول استفاده کنید بنابراین گرفتن فیدبک از مشتریان برای شما کارآمدتر خواهد بود. اما اگر در یک شرکت فناوریهای پیشرفته مشغول توسعه برنامههای کاربردی کسب و کار هستین، از مهندسان خود بخواهید که به شما اجازه بدن تا به یک نسخه آزمایشی دسترسی پیدا کنید که بتونین خودتون با محصول ارتباط برقرار کنید. یادتون باشه هیچ تجربهای به اندازه استفاده از محصول و نقش مشتری محصول رو بازی کردن نمیتونه درک خوبی از شرایط محصول و مشتری به شما بده.
حداقل پای ده تماس پشتیبانی مشتری بنشینید
همونطور که اول مقاله بهتون گفتم مدیریت محصول شغلی نیست که پشت میز بشینید و صرفا مدیریت کنید بلکه باید کفش آهنی بپوشید و به میدون برین. یکی از این میدونها بخش پشتیبانی شرکت است. تیم پشتیبانی مشتری مدام در حال پاسخ به سوالات مختلف مشتریان هستند. افراد این تیم کسانی هستند که مهارت حل سوالات سخت و مشکلی که از سوی مشتریان پرسیده میشود رو دارند. بنابراین مهم که شما به عنوان مادر محصول به نظرات و سوالاتی که مشتریان از تیم دارند گوش بدین و درک کنید تیم پشتیبانی چطور با مشتری ارتباط برقرار میکنه و از این دانش برای پیشرفت بیشتر درک مشتری و محصول میتونین استفاده کنید. توجه داشته باشین اگر امکان برقراری تماس با مشتری ندارین با مدیر پشتیبانی جلسات هفتگی داشته باشین و ازش بخواین سوالات برتر و پاسخهای پشتیبان را در اختیارتون قرار بده. اما باز هم تاکید میکنم تا جایی که واستون مقدور خودتون اینکار رو انجام بدین و وابسته به گزارشات مدیر تیم پشتیبانی نباشید.