در ادامه پست قبلی در باب فضائل رویا دیدن، در این پست کمی در مورد فرآیندهای خواب و رویا خواهم گفت که در کیفیت رویا دیدن ما نقش بسیار مهمی دارند. احتمالا همه تا حدی با چرخه های خواب آشنا هستیم. من علاقهای با بازکردن دقیق آنها ندارم اما آشنایی مقدماتی و تاثیری که بر روند خواب ما دارند، بخشی مهم از مقدمات بحث هستند.
چرخههای خواب
شروع بحثهای علمی!
{
به طور خلاصه بدن در خواب سیگنالهای کاملا مشخص و تکراری در قالب تغییر دما، ضربان قلب، فشار خون، تکان خوردن، حرکت چشم و سیگنالهای مغزی از خود بروز میدهد. هر دسته از این علامتها در یک مرحله دسته بندی میشوند که به مراحل خواب مشهورند. هنوز دانشمندان بر تعداد آنها اتفاق نظر ندارند اما بین 4 تا 6 چرخه در خواب میتوان شناسایی کرد.
مرحله اول: ورود به خواب. همان لحظه که شما تازه دراز کشیدهاید و به روزتان فکر میکنید یا همانجایی که آنقدر در آن فکر میکنید و نمیتوانید بخوابید! عموما با یک حس آرامش و ریلکس شدن تدریجی بدن همراه است و در حالت عادی حدود 5 تا 10 دقیقه طول میکشد.
مرحله دوم: خواب سبک. در این مرحله که حدود بیست دقیقه طول میکشد، ضربان قلب آرامتر شده و شخص تا حدی صداها و محرکهای بیرونی را متوجه میشود. اگر کسی را در این مرحله از خواب بیدار کنید، خیلی راحت از خواب بیدار میشود، شاید حتی خواب بودنش را هم زیر سوال ببرد. شخصا این مرحله از خواب را خیلی زیاد در سفر با وسایل نقلیه تجربه میکنم، جایی که از دید بیرونی خوابم اما ذهنم نسبت به مسائل پیرامونی، یک شنوایی و آگاهی نسبی دارد، برای همین همیشه در سفر حس میکنم اصلا نخوابیدم و خستهام.
مرحله سوم: خواب عمیق. هوشیاری به کمترین حد ممکن کاهش میابد، فشار خون و دمای بدن کم میشوند، و تنفس عمیق و آرام میشود، ما اکنون مثل یک بچه گربه در خوابیم! اگر کسی را خدایی نکرده در این مرحله از خواب بیدار کنید، به شدت گیج خواهد بود و شاید نتواند برای مدتی، بین خواب و بیداری تفاوتی قائل شود. عموم دانشمندان اعتقاد دارند حرف زدن و راه رفتن در خواب هم در این مرحله اتفاق میفتد.
مرحله چهارم: خواب REM. مرحله هیجان انگیز! رم یا REM مخفف Rapid Eye Movement یا حرکت سریع چشم، همانطور که از اسمش برمیآید میتوان در آن حرکت سریع چشم زیر پلکهای بسته را کاملا متوجه شد. با اینکه گویا در مراحل دیگر خواب هم رویا میبینیم، ما عموما قادر به یادآوری خوابهای مرحله رم هستیم، شاید چون این مرحله همیشه در انتهای چرخه خواب اتفاق میفتد. گرچه میتوان با تکنیکهایی خواب مرحله عمیق را به یاد آورد که شکل متفاوتی از خواب رم دارند. این مرحله از خواب دلیل دیگری برای جذابیت دارد و آن هم حالت پارادوکسیکال این مرحله است، در این مرحله با وجود اینکه در خوابیم، امواج مغزی در حالتی شبیه بیداری هستند، امکانی که میتوان آن را به یک خودآگاهی پرورش داده شده در خواب تبدیل کرد که مقدمه بحث Lucid Dreaming یا آگاهی در خواب و کنترل رویاست. در رم ضربان قلب و تنفس نامنظمترند و بدن در فلج عضلانی است، تا با محتوای خوابی که در حال دیدنش هستیم به خود آسیب نرساند. خواب رم حدود 25 درصد از زمان هر چرخه خواب را به خود اختصاص میدهد و هر چه به صبح نزدیکتر میشویم، این زمان بیشتر میشود. هر شب حدود 100 دقیقه در خواب رم هستیم، 100 دقیقه برای رویا دیدن!
ما هر شب از مرحله اول خواب شروع میکنیم، چندباری بین مرحله دو و سه در رفت و آمدیم و بعد به مرحله رم میرویم، رویا میبینیم و بعد بیدار میشویم. این بیدار شدن در حد چند دقیقه است و معمولا آبی میخوریم، پهلو به پهلو میشویم یا غری میزنیم! در هر صورت اگر سر و صدایی نباشد کسی چنین بیدار شدنی را به خاطر نمیآورد و کل خواب را یک تکه فرض میکند. کل مراحل بین 90 تا 120 دقیقه طول میکشد و با پایان هر چرخه وارد چرخه بعدی میشویم. چند خواب در طول شب را به یاد میآورید؟ ما در طول یک شب بارها و بارها رویا میبینم و اکثر افراد حتی یکی از آنها را هم یادشان نیست چه برسد به چهار یا پنج تا. رکورد من نوشتن چهار رویا در یک شب بوده اما عموما تا دو رویا خیلی راحت به هیچ عنوان کار سختی نیست.
}
پایان بحثهای علمی!
تا اینجا حتی اگر علاقهای به خواب و رویا هم نداشته باشید، یک نکته خیلی کاربردی در مورد بیدار شدن را میتوان متوجه شد که در زندگی روزمره بسیار به کار میآید، زمان دقیق بیدار شدن! به عنوان مثال من خواب به شدت سنگینی دارم، از این مدلهایی اگر جنگی در همان اتاقی که خوابم هم درگیرد، خواب هفت پادشاهم را همچنان میبینم. و دقیقا به همین دلیل بیدار شدن سر صبح همیشه به معنای واقعی کلمه برایم مشکل و دردناک است، چون عموما در مرحله عمیق یا رم خواب به سر میبرم. خوشبختانه (یا شاید هم بدبختانه!) تکنولوژی خیلی زود پیشرفت میکند، یک سری از اپها برای هم اندروید و هم آیفون هستند که با توجه به وول خوردن منو و شما در طول خواب (که با میکروفون کاملا قابل تشخیص است)، چرخه خواب را مدلسازی کرده و آلارم را در سبکترین حالت ممکن به صدا درمیآورند. من در آیفون از sleep cycle - sleep tracker استفاده میکنم که کاربردی یافتمش. ساعت هوشمند ندارم اما طبق ادعای سازندگان این محصولات، علاوه بر ثبت حرکت با ژیروسکوپ که دقت بالاتری از میکروفون گوشی دارد، دما و ضربان قلب هم به عنوان داده در مدلسازی چرخه خواب استفاده میشوند. اگر کسی تجربهای دارد خوشحال میشم در میان بگذارد.
بحثهای علمی و تئوریک را در همین حد بیشتر ادامه نمیدهم. من بیشتر شیفته مباحثی هستم که کیفیتهای داستان گونه داشته باشند. حالا سوال اساسی این است که رویا چیست؟ متاسفم که باید نا امیدتان کنم، خیلی ساده نمیدانیم! اساسا تعریف درستی از آن وجود ندارد، یک حالت ذهنی است که کارکردش نامعلوم. چرایی رویا دیدن همچنان یک راز بزرگ باقی مانده است. یک تئوری این است که همانطور که در خواب، بدن خودش را بازسازی میکند، در رویا ذهن نیز چنین کاری انجام میدهد. باور عمومی بر این است که ما با رویا دیدن، اطلاعات را پردازش و دسته بندی میکنیم.
اما تعبیر عمیقتری را فروید در کتاب تعبییر رویا ارائه میدهد که شاید اولین بار تلاشی علمی در توضیح رویا باشد. تا قبل از آن رویا مربوط به عالم غیر مادی و به طبع آن فاقد ارزش برای بررسی علمی بود. رویا بیشتر به حیطهی دین و متافیزیک و خرافات و افسانه و ادبیات تعلق داشت و دانشمندان مغرور آن دوره را چه کار با اینها! فروید به تجربه از روی بیمارانش به این نکته پی برد که رویا در حقیقت راهی به سوی ناخودآگاه است. ناخودآگاه در رویا به چیزهایی میپردازد که خودآگاه از آنها فراری است منتها این کار را با کمک نمادها و سمبلهایی که از برداشت سریع خودآگاه مصون باشد انجام میدهد. شگفت انگیز نیست؟ یونگ، شاگرد ناخلف حضرت فروید هم دیدگاهی مشابه با استادش در مورد اهمیت رویا دارد اما رویکرد رویای شخصی فروید را به مفهوم جهانشمولی مثل کهن الگوها ارتباط میدهد. به زبان ساده فروید نمادهای رویای شما را به شدت شخصی میداند و یونگ خیلی جهانیتر، مشترک با بخش زیادی از انسانها. و خب به نظرم زمان ثابت کرده هر دوی این استادان درست میگفتند. مفاهیم هم بعد شخصی دارند و هم بعد اجتماعی و طبیعی است که هر دو در رویاهای ما بروز پیدا کنند.
در قسمت بعدی به روشهای بهتر رویا دیدن و تفسیرشان میپردازیم.