من به این مبحث به هیچ وجه اعتقاد ندارم.
یعنی معتقدم زندگی، پس از مرگ وجود ندارد.
همه مخلوقات، چه انسانها چه گیاهان و حیوانات، همگی پس از مرگ، به زنده بودن خودمان در آن لحظه، خاتمه میدهیم.
چون اگر بخواهید به بُعد مذهبی و دینی آن بنگرید و من را متقاعد کنید. من به شما میگویم که معتقدم، نه جهنمی وجود دارد و نه بهشت. منکر وجود خداوند نمیشم.
ولی بحث من جهان پس از مرگ و جهنم و بهشت است.
چون هر جهنمی یا بهشتی باشد در همین دنیا، عملیاتی میشود. چون همه ما بارها بارها این معجزه را دیدهایم، مگر اینکه بخواهیم کتمان کنیم یا سرتان را زیر برف کنید.
فکر میکنم اگر مثال ساده بزنم، بهتر است.
اگر شما در این دنیا هر کاری خوبی انجام بدهید در هر زمینهای، مطمئن باشید جزای خوبی آن را هم در این دنیا میبینید. اگر هم بدی کنید به هر شکل و اندازهای، مطمئن باشید، بیچون و چرا، چوبش را در همین زمانی که زنده هستی، نوش جان میکنی.
پس به دنبال جهان پس از مرگ نیستم. میدانم که چیزی آنطرف نیست، چون برای من ثابت نشده است. کاری به روایات و مسائل مذهبی ندارم. چون آنقدر از این حکایات و روایات قلابی خواندم و شنیدم که باورش سخت است.
شاید بگویید که در قرآن گفته شده است. خُب، شما دارید میگویید قرآن.
یا شما به حرف و نوشته شخصی که آن را نوشته اکتفا میکنی. من معتقدم تا چیزی ثابت نشود برای من حجت ندارد.
خیلی از این کتب مذهبی نوشته شده است که فرد آن دنیا را در خواب دیده یا رفت و برگشتی داشته است، که واقعا غیرقابل باور و منطقی نیست.
چنان از جزییاتش میگویند که انگار سالها زندگی کردهاند. اگر واقعا جهنمی باشد و برای بدکاران آماده شده است که مجازات شوند، پس چرا خودشان در این دنیایی فانی خودشان، به خلق ظلم میکنند و همان کارهای زشت و بد و ممنوعه را انجام میدهند که عاقبتش جهنم است.
پس این نشان میدهد که جهنمی ساختگی برای ما ساختنهاند.
من هر زمان که مُردم، حتمی برایتان از واقعیتش، میگوییم و به گوشتان میرسانم.