سوسوی چراغهای پراکنده در سالیان طی شده زندگیام ، حضوری ناملموس داشته است.
به طوری که جان و روان من را موریانهوار میخورد و غم غربتی عظیم را در قلب من به جا میگذارد.
همهمه تنهایی و خوف بیکسی را میتوان در بند بند خیالبافیهای شبانه ، به بند کشید و از آن ریسمانی برای پایان دادن به شبهای دردآور بافت.
نویسنده : مصطفی ارشد