علی‌آقا
علی‌آقا
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

ماجرای ترجمه بدون اجازه کتاب فوتبال علیه دشمن

وحید دامن‌افشان | یکی از سوال‌هایی که در زمینه ترجمه کتاب و کپی‌رایت خیلی اینجا پرسیده می‌شه اینه که اگه کتابی رو بدون گرفتن اجازه ترجمه از نویسنده یا ناشر خارجیش ترجمه کنیم، نویسنده یا ناشر می‌تونه ما رو تحت پیگرد قانونی قرار بده یا نه.

در جواب پرسش بالا باید گفت که ایران عضو کنوانسیون برن (Berne) که یک معاهده بین‌المللی درباره کپی‌رایته، نیست. این یعنی نویسنده یا ناشر خارجی تا زمانی که مترجم داخل ایرانه، نمی‌تونه اون رو تحت پیگرد قانونی قرار بده؛ اما در صورت مسافرت مترجم به کشوری که این پیمان‌نامه رو امضا کرده، شاید بتونه یه کارهایی بکنه!

اما نکته مهمی که وجود داره، اینه که حتی اگه مترجم از نظر قانونی ملزم به گرفتن اجازه ترجمه نباشه، از نظر اخلاقی موظفه قبل از شروع ترجمه کتاب از نویسنده یا ناشر خارجی اجازه بگیره. تا حالا چندین نمونه دیدم که نویسنده یا ناشر خارجی، بدون گرفتن هیچ هزینه‌ای یا با هزینه خیلی کمی، اجازه ترجمه کتاب رو به مترجم ایرانی دادن.

کتاب فوتبال علیه دشمن ترجمه عادل فردوسی‌پور
کتاب فوتبال علیه دشمن ترجمه عادل فردوسی‌پور

با وجود اینکه توی ایران خیلی از کتاب‌ها بدون اجازه و حتی آگاهی نویسنده یا ناشر خارجی، ترجمه می‌شن، بعضی وقت‌ها خبر این کار به گوش نویسنده یا ناشر خارجی می‌رسه و برای مترجم و ناشر ایرانی رسوایی پیش میاد. یکی از این جریان‌ها ماجرای ترجمه یکی از کتاب‌های سایمون کوپر (Simon Kuper) هستش که خیلی سروصدا کرد.

سایمون کوپر یه نویسنده ۵۶ ساله انگلیسیه که در مورد ورزش از منظر انسان‌شناسانه می‌نویسه. توی دانشگاه‌های آکسفورد و هاروارد درس خونده و برای روزنامه‌هایی مثل گاردین، آبزرور و فایننشال تایمز مقاله می‌نویسه.

۲۶ سال پیش یه کتاب به اسم Football Against the Enemy نوشت که معروف شد. بعدها این کتاب به اسم Soccer Against the Enemy توی آمریکا منتشر شد. ۱۱ سال پیش عادل فردوسی‌پور کتاب Football Against the Enemy رو بدون اطلاع و اجازه سایمون کوپر با عنوان فوتبال علیه دشمن به فارسی ترجمه و از طریق نشر چشمه منتشر کرد. این نسخه از کتاب هم پرفروش شد. ماجرا به گوش کوپر رسید. خیلی ناراحت شد و اعتراض کرد. ۹ سال پیش کوپر توی مقاله‌ای در فایننشال تایمز که خودش یکی از ستون‌نویس‌هاشه، در مورد ترجمه و انتشار بدون اجازه ترجمه کتابش توسط نشر چشمه نوشت:

اتفاقی متوجه شدم که فوتبال علیه دشمن به فارسی ترجمه شده. یک روز صبح که داشتم اسم خودم رو گوگل می‌کردم، به یه توضیح نیمه‌دقیق از کتاب روی سایت نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برخورد کردم. کلمات آخرش این بود: «فوتبال علیه دشمن توسط نشر چشمه در ۴۳۰ صفحه و با قیمت ۸۰۰۰۰ ریال عرضه می‌شه». نشر چشمه چیزی به من نگفته بود. خیلی عصبانی شدم؛ حتی ناشر روسیه‌ای هم برای ترجمه کتاب پول داده بود؛ هر چند با چند سال تاخیر. با ناشر انگلیسیم تماس گرفتم. گفت هیچ کاری از دستت برنمیاد. سعی می‌کرد به ایده‌ام برای پرواز به تهران و گرفتن حقم، نخنده. شهروندان بعضی کشورها کتاب آدم رو می‌دزدن؛ بدون اینکه مجازات بشن.با وجود این شاید سهم من از ۸۰۰۰۰ ریال زیاد نباشه. بزرگ‌ترین بازار کتاب دنیا همچنان توی آمریکاست و خوش‌شانسی نویسندگان کتاب‌های فوتبالی اینه که آمریکایی‌ها دارن به سمت فوتبال می‌رن؛ اما حتی قراردادهای آمریکایی هم منو پولدار نکرده. تو این صنعت اگه کتابم رو ۱۵ دلار بخرین، در نهایت فقط ۱ دلار گیر من میاد. این یعنی برای جبران تلاش‌هام مجبورم تعداد دور از ذهنی کتاب بفروشم.

۸ سال پیش توی توییتی در اکانت رسمیش نوشت:

توییت سایمون کوپر درباره ترجمه بدون اجازه کتابش
توییت سایمون کوپر درباره ترجمه بدون اجازه کتابش
مایه شرمساری: انتشارات ایرانی چشمه، فوتبال علیه دشمن رو منتشر کرده و هنوز هزینه مجوزش رو پرداخت نکرده. دزدی مثل آب خوردن.

۷ سال پیش کوپر دوباره در موردش توییت کرد:

توییت سایمون کوپر درباره ترجمه بدون اجازه کتابش
توییت سایمون کوپر درباره ترجمه بدون اجازه کتابش
توافق هسته‌ای با ایران خبر خوبیه. شاید حالا نشر چشمه ایران بالاخره هزینه مجوز ترجمه بدون اجازه کتابم رو پرداخت کنه.

سایمون کوپر همچنان دست‌بردار نیست. چند وقت پیش توی یکی از خیابون‌های پاریس یه ویدیو خطاب به نشر چشمه ضبط کرد (اگه ویدیو رو نمی‌بینین، وی‌پی‌ان‌تون رو روشن و صفحه رو ریفرش کنین):

از پاریس، جایی که حسن (؟) با مهربانی با من توی خیابون مصاحبه می‌کنه. این خطاب به چشمه‌س. ما به وضوح یه اختلافی در مورد انتشار کتابم داشتیم. من عصبانی‌ام که حقوق کتاب رو پرداخت نکردین. مایلم همه رو فراموش کنم. چیزی که می‌خوام، اینه که اگه امکان داره، به یه خیریه مثل یونیسف یا خیریه‌ای که خودتون پیشنهاد می‌کنین، کمک مالی کنین و من این کمک مالی رو به عنوان هزینه مجوز کتاب و تسویه رابطه مالی‌مون در نظر می‌گیرم. عادلانه‌س. خیلی خوشحال می‌شم اگه به یه خیریه کمک مالی کنین و همچنین اگه بتونین چند جلد از کتاب رو برام بفرستین. اگه بتونین ۶ جلد از نسخه فارسی کتاب رو برام بفرستین، خوشحال می‌شم؛ پس لطفاً بیاین این کار رو بکنین و در عوض منم این جریان رو فراموش می‌کنم. من خیلی امیدوارم که این کافی باشه. خیلی ممنونم.

‌همه‌مون می‌دونیم که کتاب یک نویسنده مال اون نویسنده‌س؛ این یعنی هر کسی که بخواد اون کتاب رو ترجمه کنه، باید از نویسنده یا ناشر کتاب، مجوز ترجمه کتاب رو بگیره. خیلی بعیده که فرد تحصیل‌کرده‌ای مثل عادل فردوسی‌پور قبل از شروع ترجمه کتاب از چیزی مثل کپی‌رایت و مجوز ترجمه کتاب خبر نداشته. حتی اگه خبر هم نداشته، نشر چشمه خبر داشته. حتی اگه هیچ‌کدوم هم خبر نداشتن، با اعتراض چندباره کوپر خبردار شدن و باید با کوپر به توافق می‌رسیدن. در حالی که نه تنها این کار رو نکردن، بلکه چند وقت پیش فردوسی‌پور این کتاب رو به صورت صوتی با همکاری نشر چشمه توی فیدیبو منتشر کرد! یعنی یک دهن‌کجی آشکار به کپی‌رایت و کار فرهنگی و سایمون کوپر.

ممکنه کسی بگه توی این جریان، فردوسی‌پور به عنوان مترجم تقصیری نداره و مسئول گرفتن مجوز کتاب، ناشره. باید بگم از لحاظ عرفی همون‌طور که توی پست راهنمای ترجمه کتاب توضیح دادم، یه شخصیت حقوقی مثل ناشر ایرانی باید با ناشر خارجی تماس بگیره و در مورد گرفتن مجوز ترجمه کتاب باهاش صحبت کنه. حتی اگه فردوسی‌پور از لحاظ قانونی مقصر نباشه، از نظر اخلاقی مقصره. نباید بدون گرفتن اجازه از ناشر خارجی، این کتاب رو ترجمه می‌کرد. کتاب یه کالای فرهنگیه. کار درستیه که آدم یه مال دزدی رو ترجمه کنه؟! کار درستیه که آدم با مال دزدی عکس بگیره و بهش افتخار کنه؟! پای مال دزدی رو امضا کنه و به دوستان و طرفدارانش یه مال دزدی رو هدیه بده؟! تازه فردوسی‌پور با این کارش وجهه ایران رو در زمینه کپی‌رایت خراب‌تر کرده.

جالب اینجاست که این کتاب تا حالا به چاپ شونزدهم هم رسیده؛ یعنی سود نسبتاً خوبی نصیب نشر چشمه و فردوسی‌پور کرده؛ اما با وجود این حاضر نشدن حق ترجمه کتاب رو پرداخت کنن. نکته عجیب دیگه‌ای که وجود داره، اینه که حتی یک جلد از کتاب رو هم برای نویسنده کتاب یعنی کوپر نفرستادن! نکته عجیب‌تر این بود که وقتی این پست رو توی اینستاگرامم نوشتم، حدود ۷۰-۸۰ نفر آنفالو کردن! چرا؟ چون توش در مورد رفتار اشتباه، غیراخلاقی و در یه کشور درست و حسابی، مجرمانه شخصیت مورد علاقه‌شون یعنی عادل فردوسی‌پور نوشتم.

منبع: پانویس

تصویر اجازه من از نویسنده برای بازنشر این مطلب
تصویر اجازه من از نویسنده برای بازنشر این مطلب

سایر مطالب:

ترجمهکپی رایتعادل فردوسی پورکتابفوتبال
بیشتر مطالب این صفحه بازنشرند چون به نظرم ارزشش را دارند. علی حسین‌زاده هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید