علی‌آقا
علی‌آقا
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

نصف شدن سهم ایران از اقتصاد جهانی

اقتصاد ایران از ابتدای انقلاب تحت تاثیر جنگ، مدیریت ناکارآمد، اقتصاد غیرشفاف و فساد و نهایتا تحریم‌های یک دهه گذشته به شدت آسیب دیده است.

مقامات کشور همواره از شکوفایی اقتصادی بعد از انقلاب و رشد چندین برابری اقتصاد کشور سخن می‌گویند که در نگاه اول چندان بیراه به نظر نمی‌رسد، اما در مقام مقایسه با متوسط رشد اقتصاد جهان بسیار پایین است.

رشد اقتصادی ایران
رشد اقتصادی ایران

برای نمونه، بر اساس آمارهای صندوق بین‌المللی پول، تولید ناخالص داخلی ایران (GDP) در سال جاری (۲۰۲۰) میلادی ۴۶۳ میلیارد دلار خواهد بود (کمتر از دو سوم بودجه ۷۴۰ میلیارد دلاری ارتش امریکا) که نسبت به اول انقلاب پنج برابر شده است، اما متوسط رشد اقتصادی جهان در این مدت بسیار بیشتر از ایران بوده است (GDP کشورهای در حال توسعه در این مدت حدود ۱۳ برابر شده است)، بطوری که سهم ایران از اقتصاد جهانی در سال ۱۹۸۰ حدود دو درصد بود و در سال ۲۰۲۰ به زیر یک درصد سقوط خواهد کرد.

تاثیر رشد اقتصادی کم بر زندگی مردم چیست؟

واضح است که رشد اقتصادی منفی به معنای کوچک شدن سفره مردم و کاهش قدرت خرید جامعه است. اما فقط رشد اقتصادی منفی تاثیر ویرانگر بر رفاه ندارد (بله، ما دنبال رفاه در این کشوریم و برای دسترسی به آن قرار نیست از ایران برویم!) بلکه رشد اقتصادی مثبت اما در مقایسه با سایر کشورها، کم، هم به معنای کاهش قدرت خرید کشور در اقتصاد جهانی و کاهش رفاه مردم است. می‌شود این را به چشم دید. کافیست در نظر بگیرید ۷ یا ده سال پیش قشر متوسط چه خودروهایی سوار می‌شدند و الان با پرداخت همان نسبت از دستمزد خود چه سوار می‌شوند؟ برند خودروها از امثال خودروهای ژاپنی و کره‌ای به چینی تنزل کرده است.

کشوری با شرایط ایران باید تقریبا هر سال ۸ درصد (حداقل) رشد اقتصادی داشته باشد همانگونه که اکثر کشورهای در حال توسعه‌ی فاقد امکانات و منابع ایران در حوالی همین نرخ رشد اقتصادی دارند. این موضوع در مقایسه با همسایه‌های ایران نیز صادق است، بطوری که در سال ۱۹۸۰ حجم اقتصاد ایران با ترکیه و عربستان برابری می‌کرد، اما الان تقریبا نصف این کشورها است یا در مورد امارات، اقتصاد این کشور ۴۰ سال پیش نصف ایران بود، اما در سال جاری به ۴۱۴ میلیارد دلار می‌رسد که فاصله چندانی با تولید ناخالص داخلی ایران ندارد.

برخی همسایه‌های ایران جهش‌های بالایی در مقایسه با ایران داشته‌اند. برای نمونه تولید ناخالص داخلی جمهوری آذربایجان و ترکمنستان در اوایل فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی به یک میلیارد دلار هم نمی‌رسید، اما اکنون هر کدام به بالای ۵۰ میلیارد دلار اوج گرفته است.

یک مثال کلی‌تر شاید وضعیت را روشنتر کند: تولید ناخالص داخلی کشورهای در حال توسعه طی ۴۰ سال گذشته بطور متوسط حدود ۱۳ برابر افزایش یافته است. حتی حجم اقتصاد عراق جنگ‌زده نیز در مقایسه با دوران سقوط صدام حسین حدود ده برابر شده است.

تمام این هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم از جیب شهروندان ایران پرداخت شده است اما دستاورد آن چه بوده و آیا همراه با کسب اجازه از ایشان هم بوده است؟

رشد پرشتاب کشورهای در حال توسعه در حالی است که اقتصاد ایران کماکان درگیر تحریم‌ها و رکود است و به نظر نمی‌رسد در آینده نزدیک بتواند از زیر آوار بیرون بیاید و حتی در صورت رفع تحریم، باز هم سال‌ها نیاز است تا ترمیم شود و حداقل به سطح اوایل دهه گذشته برسد. بله، تحریم‌ها بسیار فراتر از دوره اعمال خود اثرگذار هستند. این موضوع هم به عینه دیده شد زمانی که در فرجه برجام علی‌رغم انتظارات بالا برای استقبال سرمایه‌گذاران خارجی از حضور در ایران در عمل به دلیل فشارهای روانی و ریسک بالای فعالیت در ایران شرکت‌های خارجی دست به عصا و با اکراه شروع به بررسی شرایط ایران برای حضور کردند.

منبع - با تغییرات و دخل و تصرف


سایر مطالب:

رشد اقتصادیایراناقتصادتولید ناخالص داخلیانقلاب اسلامی
بیشتر مطالب این صفحه بازنشرند چون به نظرم ارزشش را دارند. علی حسین‌زاده هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید