کتاب خورشید هنوز یک ستاره است نوشته نیکولا یون است که با ترجمه فاطمه خسروی منتشر شده است. این کتاب روایتی عاشقانه جذاب است.
کتاب خورشید هنوز یک ستاره است رمانی است که خواننده را درگیر خود میکند. این کتاب داستان دختر جوانی بهنام ناتاشا است که با خانوادهاش غیرقانونی در آمریکا زندگی میکنند. اما حالا به آنها اعلام شده باید به کشورشان برگردند. برادر ناتاشا خوشحال است اما خود او نمیتواند این موضوع را قبول کند. او میخواهد در آمریکا بماند.
ساموئل، پدر ناتاشا، دو سال پیش از خانوادهاش به آمریکا رفته است. قرار بر این بود ساموئل اول برود و خودش را در مقام بازیگر برادوی ثابت کند. البته اگر دربارهٔ همسر و فرزند کوچکش نگرانیای نداشت، این کار آسانتر انجام میشد. آنها یک روز برای همیشه جامائیکا را ترک کردند. ناتاشا با دوستانش و باقی خانوادهاش خداحافظی کرد.
دو سالی که ساموئل در آمریکا تنها بود با دوست خانوادگی قدیمی مادرش زندگی میکرد. در آن زمان، به شغلی نیاز نداشت و برای تأمین مخارج کوچکش، از پساندازش استفاده میکرد.
– از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز
– بهترین کتاب نوجوانان به انتخاب کتابخانهی عمومی نیویورک
– بهترین کتاب سال به انتخاب پابلیشرز ویکلی
– بهترین کتاب سال به انتخاب کرکوس ریویو
– کتاب تحسینشدهی نیویورک تایمز
– کتاب تحسینشدهی مایکل ال. پرینتز
– از برگزیدگان جایزهی ملی کتاب
– برندهی جایزهی استعدادهای جدید جان استپتو
– کتاب تحسینشدهی والتر
– بهترین کتاب سال از سوی POPSUGAR
– بهترین کتاب سال از سوی BuzzFeed
– نامزد جایزهی کتاب رود آیلند
– نامزد جایزهی لینکلن
– نامزد بهترین رمان خارجی مستقل
– برندهی جایزهی کورتا اسکات کینگ سال ۲۰۱۶
– و…
نیکولا یون، نویسنده جامائیکایی است که رمان اولش، «همهچیز همهچیز»، نُه ماه جزو پرفروشهای نیویورک تایمز بوده است. رمان دوم این نویسنده، «خورشید هنوز یک ستاره است» همچنان جزو پرفروشهای نیویورک تایمز و نامزد نهایی جایزه ملی کتاب آمریکا در سال ۲۰۱۶ است. او در جامائیکا به دنیا آمده و هم اکنون با خانوادهاش در آمریکا سکونت دارد.
ناتاشا کاملاً دربارهی ایرن اشتباه میکند. ایرن عاشق کارش است. بیشتر از آنکه عاشقش باشد، به آن احتیاج دارد. این تقریباً تنها ارتباط انسانی اوست. این تنها چیزی است که او را سرپا نگه میدارد و باعث میشود احساس تنهایی نکند.
هرگونه تعاملی با اربابرجوع تأثیر کمی بر نجات زندگیاش دارد. در ابتدا آنها بهسختی متوجهی او میشوند. وسایلشان را در صندوق میگذارند و با دقت رفتنشان بهسمت فلزیاب را نگاه میکنند.
اکثر آنها به ایرن مشکوکند که مبادا خودکار، کلید یا هر چیز دیگری را در جیبش بگذارد. درحالت عادی اربابرجوع اصلاً متوجهی او نمیشوند، اما او خاطرجمع میشود که آنها حضور او را متوجه میشوند. این تنها ارتباط او با دنیاست.
بنابراین صندوقها را با دستی که دستکش دارد نگه میدارد. آنقدری تأخیر دارد که اربابرجوع مجبور به نگاهکردن به چشمهای او میشوند. این کار درواقع برای آن است که فردی را که روبهروی آنها ایستاده است، ببینند.
اکثر آنها با بیمیلی زیرلب یک “صبحبهخیر” میگویند و این کلمات کمی باعث دلگرمی او میشوند. بعضی هم از او میپرسند: «چرا انقدر لفتش میدی!؟» و او کمی بیشتر معطل میکند.
خورشید هنوز یک ستاره است کتابی خواندنی و جذاب از دستهی کتاب های رمان خارجی است. اگر از این کتاب جذاب لذت بردهاید گزینههای دیگری را برای مطالعه به شما پیشنهاد میکنیم:
منبع: متا بوک