■
چرا دروغ فروغ
مادر شعرهای سهرابی ام
از تکرار این همه سیرابی بود
که دل ساطور شکست
تیغ محبوبه ها نبرید
گوسفند ها کیکی از یونجه مرغوب
سفارش دادند
و الاغ ها آری گورخرها هم
ادای چهار فصل درآوردند و شیشکی کشیدند
حتی گوساله زرین
آوازی خواند در گوشه ی نستعلیق
دستگاه اساتید همیشه مشعوف
خلوت انسی بود
از جنّ و پری پُر
اما
از تو چه پنهان فروغ
از وقتی که رفته یی
این خانه روی سپیدی ندید.
□
محمدرضاپریشی
مرداد ۱۴۰۳