.m.r.p
.m.r.p
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

نگّاشی با سوتِ سمندر، محمدرضاپریشی

آنچه به دید می آید و آنچه به دیده                 مصرعی از احمدشاملو ، نقش: محمدرضاپریشی
آنچه به دید می آید و آنچه به دیده مصرعی از احمدشاملو ، نقش: محمدرضاپریشی



چرا دروغ فروغ
مادر شعرهای سهرابی ام
از تکرار این همه سیرابی بود
که دل ساطور شکست
تیغ محبوبه ها نبرید
گوسفند ها کیکی از یونجه مرغوب
سفارش دادند
و الاغ ها آری گورخرها هم
ادای چهار فصل درآوردند و شیشکی کشیدند


حتی گوساله زرین
آوازی خواند در گوشه ی نستعلیق
دستگاه اساتید همیشه مشعوف
خلوت انسی بود
از جنّ و پری پُر
اما
از تو چه پنهان فروغ
از وقتی که رفته یی
این خانه روی سپیدی ندید.

محمدرضاپریشی

مرداد ۱۴۰۳

ادبیات عرفانی معاصرشعرآدمتنهاییپست مدرن
دو چشم و کنعان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید