مأوا مقدم
مأوا مقدم
خواندن ۱ دقیقه·۱۷ روز پیش

این روزها

این روزها تمام من اشک است
قرص‌های اعصاب اعتصاب کردند
بغضم حریفِ سرترالین‌ها
شعرها از گلویم پایین رفتند
شعرها در سینه‌ام حبس‌اند
حبس‌اند اگر
گوش به من نسپاری
حبس‌اند اگر
مرا دردِ خودت پنداری
در خودم، در تو، در گلوی خشکیده‌ام
خودم حسبم، شعرهام حسب‌اند
این روزها
تمام من اشک است
قرص‌های اعصاب اعتصاب کردند
میخندم
میخندم اگر گولِ خنده‌ها را میخوری
نمیگریم که تو غم را در دلت جا نکنی...

مأوا مقدم

مأوا مقدم - شعر غمگین
مأوا مقدم - شعر غمگین



شعر غمگینمتن زیبا
| شاعر | نویسنده | داستان نویس |
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید