هانیه براتی·۵ ماه پیشبعد رفتنتتنها ماندن در دل شهری که پر از خاطرههای مشترک است. بازتابی از احساسات پیچیدهی غم، جنگ درون و شاعرانه بودن در کنار تنهایی.
هانیه براتی·۵ ماه پیشمی خوام فراموشت کنمفراموش کردن همیشه آسون نیست... گاهی میخوای کسی رو از قلبت پاک کنی، اما آهنگهاش، اسمش، خاطراتش… همه جا هست.
مأوا مقدم·۷ ماه پیشبی پناهی در آیینهنفرتِ تو از روحِ سرگردانماز شب های تاریک از مشروبِ ته لیوانماز شعرها که با من قهر اندکلمات در گلو ام گیر کردنداز فکرهای شومِ اتماماز انتحار…
مأوا مقدم·۱ سال پیشاین روزهااین روزها تمام من اشک استقرصهای اعصاب اعتصاب کردندبغضم حریفِ سرترالینهاشعرها از گلویم پایین رفتندشعرها در سینهام حبساندحبساند اگرگوش ب…
زهره تاجمیری·۲ سال پیششعر کوتاه و غمگین از زهره تاجمیریشعر کوتاه از زهره تاجمیری.....شعر غمگین...زهره تاجمیری شاعر ...سونامی رنگ ها.......سپیدسرا.................................................…
شاهد·۳ سال پیشبرای عمری که تباه شد... برای جوانیِ نکرده ماناز ما چه ماند جز سخن نا شنوده ای اشکی به یاد شادی هرگز نبوده ای فریادمان چه سود که پروا نمیکند گوش کسی به نعره زخم گشوده ای عمری تباه در گذ…
ایمان·۳ سال پیششب نوشته تاریکدر این شهر پر از غم در این اندوه تاریکی و مبهم در این غوغای شور و پر هیاهو در این سختی در این غم های انبود کسی مانده کسی که بی خیال است دلی…
محمدحسین·۳ سال پیششکسته بال ☆ جلیل زادهپروانه شکسته بال سعی در پرواز دارد می پرد و میخورد دوباره بر زمین باز هم می کند تلاش باز می پرد و باز میخورد بر زمین چه زجر میکشد چو من شس…