Nahid Taherian
Nahid Taherian
خواندن ۴ دقیقه·۶ سال پیش

دلایل نارضایتی من از شغل آکادمیک 1

Credit: Unhappy Worker Image via Shutterstock
Credit: Unhappy Worker Image via Shutterstock

این مطلب اولین بخش از نوشته های من در باب تغییر مسیر شغلی است که در این لینک به آن اشاره کرده بودم.

در این مدت که به مصاحبه های شغلی مختلف رفتم به جز یک مورد، همه با تعجب می پرسیدند که چرا می خواهم کار دانشگاه را کنار بگذارم. از نظر آن ها شغل دانشگاهی شغل مورد آرزوی خیلی افراد بود. می پرسیدند همه تلاش می کنند وارد دانشگاه شوند و شما می خواهی خارج شوی؟ فقط مدیر آخرین شرکتی که برای مصاحبه رفتم به من بابت این تصمیم تبریک گفت چرا که آشنای نزدیکش هیات علمی دانشگاه بود و در نتیجه از نزدیک با معایب این شغل آشنایی داشت. امیدوارم با این نوشته ها بتوانم برخی توهمات را برطرف کنم.

قبل از پرداختن به دلایل باید بگویم که این دلایل به مرور در ذهن من دسته بندی و منظم شدند و آن اوایل فقط بصورت مبهم می دانستم که از زندگی راضی نیستم. بعد از تصمیم به تغییر شغل و حرکت در آن راستا، روح تازه ای در زندگیم دمیده شد و اینجا بود که فهمیدم نارضایتی شغلی تا چه حد می تواند بر جسم, روح و حتی روابط خانوادگی اثرگذار باشد.

ابتدا مختصری از گذشته خود و ویژگی های شخصیتی بگویم. چرا که برخی از دلایل به ویژگی های شخصیتی بر می گردد و بدون در نظر گرفتن آن ها معنا پیدا نمی کند. رشته تحصیلی من در دانشگاه، دکترای پیوسته ریاضی بود. یعنی قرار بود بعد از دیپلم بدون هیچ آزمونی یکسره تا دکترا ادامه دهیم. سال چهارم دانشگاه بود که چند درس در دانشکده صنایع گذراندم و فهمیدم وقتی به کاربردهای واقعی در محیط صنعت اشاره می شود، هیجان زده می شوم؛ احساسی که در دانشکده ریاضی تجربه نکرده بودم. این بود که بعد از آن چند درس در دانشکده صنایع، دانشکده مهندسی کامپیوتر و گروه کنترل دانشکده فنی تهران گذراندم. پایان نامه ارشد را با گروه سیستم دانشکده صنایع با مشاوره دو پزشک متخصص و پایان نامه دکترا را با گروه علوم کامپیوتر انجام دادم. من از نظر شخصیتی کسی هستم که دوست دارم کاربرد واقعی کاری که می کنم را ببینم. این به من احساس رضایت و انرژی برای تلاش می دهد.

  • اولین دلیل، احساس مفید نبودن. یک عضو هیات علمی برای تمدید قرارداد و باقی ماندن در سیستم باید 4 مجموعه امتیاز کسب کند: فرهنگی، اجرایی، آموزشی و پژوهشی. من و خیلی همکاران احساس ماشینی را داشتیم که هر سال باید حداقل امتیازات را کسب می کردیم و تیک می زدیم. مهم نبود آیا در نتیجه ی کسب آن امتیاز، سودی هم به کسی یا جایی رسیده یا خیر. بعنوان مثال برای کسب امتیاز فرهنگی باید در دوره های معرفت افزایی شرکت می کردم که هیچ دستاوردی برای من نداشت. یک معیار کسب امتیاز آموزشی نظرسنجی دانشجویان بود. و جالب این که به تجربه فهمیده بودم اگر در ارائه درس سهل انگاری کنم و دانشجویان را به حال خود بگذارم نمره ارزشیابی بالایی خواهم داشت. برای کسب امتیاز پژوهشی باید تا حد ممکن مقاله منتشر می کردم. کسی نمی پرسید که این مقاله چه دردی از دردهای مملکت را دوا می کند. وقتی هم که طرح پژوهشی برای حل یکی از مشکلات دانشگاه نوشتم، برای تصویب آن به قدری سنگ اندازی شد که انرژی و اراده ای برای ادامه نماند. درباره هریک از این مجموعه امتیازات در نوشته های مربوط به نقد سیستم وزارت علوم به تفصیل خواهم نوشت.
  • استرس و فشار روانی. متاسفانه در لحظه ورود به دانشگاه مجموعه قوانین به من داده نشد و من هم از سر بی تجربگی تقاضا نکردم که آن ها را داشته باشم. شاید هم داشتن آن ها تفاوتی ایجاد نمی کرد. چرا که وزارت علوم هر سال آیین نامه خود را عوض می کند. آیین نامه داخلی دانشگاه هم مرتب عوض می شود و هر چند ماه بند جدیدی به آن اضافه می شود یا بخشی از آن تغییر میکند. مجموعه کلی قوانین وزارتخانه و دانشگاه (حداقل در دانشگاه ما) بصورت یک جزوه مدون به اعضا داده نمی شد و نمی شود. مثلا مدارک را برای ترفیع می دهی بعد خبردار می شوی که مدارکت منطبق با قانونی که یک ماه پیش در دانشگاه تصویب شده نیست. این بی اطلاعی از آینده و قانون دقیق خودش منشاء فشار روانی بالاست. حال این را بگذارید کنار آیین نامه های غیر عملی وزارت علوم که خیلی ها را از فرط اضطراب از خورد و خوراک می اندازد.
  • فشار کاری زیاد. خیلی ها می گویند شغل دانشگاهی به خاطر تعطیلی در ایام عید و تابستان و هم چنین انعطاف ساعات کار بهترین شغل هاست. شاید این استدلال برای سال های دور درست باشد اما در زمان فعلی چنین نیست. در زمان حاضر بیشتر دانشگاه ها اعضای هیات علمی جدید را موظف می کنند 40 ساعت در هفته در دانشگاه حضور داشته باشند. بعلاوه حتی در تعطیلات عید و تعطیلات 40 روزه تابستان و تعطیلات آخر هفته و ساعات شب در منزل، بیشتر اعضا درگیر فعالیت های پژوهشی برای کسب امتیاز پژوهشی لازم جهت ترفیع هستند. این در هم تنیدگی زندگی حرفه ای و زندگی شخصی برای خیلی ها مطلوب نیست. تا جایی که به نقل از بعضی همکاران آرزو داشتند هر روز صبح تا عصر سر کار باشند اما در خانه فکرشان مشغول نباشد.


قسمت بعدی نوشته را در اینجا بخوانید.


نارضایتی شغلیشغل آکادمیکتغییرمسیر شغلیتجربه
عاشق رشد و یادگیری, در تلاش برای حفظ تعادل در زندگی، دوستدار ورزش و طبیعت و دوچرخه سواری، در تلاش برای یافتن معنای زندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید