یادداشت های یک دختر معمولی
یادداشت های یک دختر معمولی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

احساسات دخترا، به موهاشون گره خورده!


ما دخترا، موهامونو بلند میکنیم، ازش مراقبت میکنیم، صبح به صبح شونه ش می کنیم، گاهی فرش می کنیم، گاهی صاف، گاهی دم اسبی میبندیم، گاهی خرگوشی، بعضی از روزا هم که حوصله نداریم یا کلی کار ریخته سرمون، ولشون میکنیم به امون خدا، اگه زیادم رو شونه مون سنگینی کنه یه جوری توی گیره میچلونیمش که فرصت نفس کشیدنم پیدا نکنه!

موها روز به روز بلند میشن و انگار خاطره ها رو تو خودشون ذخیره میکنن، بدون اینکه حواست بهشون باشه!

موهات که بلنده، تو آینه که نگاه میکنی، انگار بخش دخترانه ی وجودت لبخند میزنه، با دستت که موهاتو میبافی، تارهای موی تو دستت، فقط مو نیستند، یه دنیا عشق و لبخند و دخترونگی رو توی دستات یواش یواش بافته میشن و سرمستت میکنن از دختر بودن.

روزی که دلت بشکنه، موها اضافی میشن، خیلی خیلی اضافی، تو آینه که نگاه میکنی، هیچی بهت لبخند نمیزنه، وقتی می بافیشون، جای عشق انگار غم میشن و دور دستات پیچیده میشن، دیگه با خوشگل بودنشون دلت غنج نمیره، قیچی رو بر می داری و غم و عشق رو با هم تموم میکنی، قیچی رو تار های موهات میشینه و تو سبک میشی، انگار همه ی احساساتت مثل تار موهات روی زمین میریزه، قلب شکسته ت دیگه سنگین نیست، سبک شدی، سبکِ سبک!

به آینه نگاه میکنی و دوباره لبخند میزنی، پرقدرت!

اون احساسات دیگه رفتن و تو سبک، انگار از نو متولد شدی!

کوتاه کردن مو برای دخترا به معنی دلشکستگی نیس، به معنی امیده، به معنی شروع دوباره س!

گاهی هم دخترا دلشون میشکنه و موهاشونو نگه می دارن، میدونین چرا، چون بدون دور ریختن اون احساسا هم میتونن قوی باشن، با سنگینی روی قلبشون هم، میتونن قوی باشن!



دختردلنوشتهیهویی نوشتنویسندگییادداشت های یک دختر معمولی
مینویسم چون چیزی در درون من، می خواهد بنویسد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید