
در عصر تحول دیجیتال و دنیای رقابتی امروز، مراکز تماس بیش از هر زمان دیگری به ارائه خدمات مناسب، بهینه و سریع به مشتریان متعهد هستند. به همین جهت مراکز تماس به عنوان خط مقدم تعامل با مشتریان، نقشی کلیدی در ایجاد اعتماد و تقویت روابط بلند مدت و همچنین به عنوان نقطه تماس اصلی با مشتریان، نقشی حیاتی در ایجاد رضایت، حفظ مشتری و کاهش هزینههای عملیاتی ایفا میکنند. با این حال، مشکلاتی مانند طولانی شدن زمان رسیدگی (AHT)، کاهش نرخ پاسخگویی در تماس اول (FCR) و انتقال تماس به کارشناس نامرتبط ، همچنان چالشهای مهمی هستند.
برای حل این مسائل، اجرای مسیریابی هوشمند (Smart Routing) به یک ابزار تحولآفرین تبدیل شده است. این استراتژی به ما کمک میکند تا تماسهای مشتریان را به بهترین کارشناسان ممکن هدایت کنیم و تجربهای سریعتر، دقیقتر و مؤثرتر ارائه دهیم. این مقاله با هدف تبیین مزایا و الزامات اجرای این طرح تهیه شده تا با ایجاد زیرساختهای مناسب و برنامهریزی هوشمند، مراکز تماس ما را به نهایت کارایی در جهت حل مشکلات مشتریان در تماس اول و افزایش رضایت و وفاداری مشتری رساند.
حجم بالای تماسهای متنوع
مشتریان با طیف گستردهای از نیازها تماس میگیرند، از سوالات ساده و دریافت راهنمایی گرفته تا مسائل پیچیدهتر و درخواستها و مشکلات فنی؛ به همین جهت هدایت نادرست این تماسها میتواند منجر به نارضایتی، افزایش زمان انتظار و هزینههای بالاتر شود.
افزایش انتظارات مشتری
مشتریان انتظار دارند خدمات شخصیسازی شده و سریع دریافت کنند. تأخیر در پاسخگویی یا انتقال تماس به کارشناسان نا آشنا با مشکلشان میتواند تجربه مشتری را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
نیاز به کاهش هزینههای عملیاتی
کاهش هزینههای عملیاتی بدون کاهش کیفیت خدمات از اولویتهای اصلی است. مسیریابی هوشمند میتواند با کاهش انتقال تماس های نامرتبط و بهبود کارایی، به این هدف کمک کند.
یکی از اصول کلیدی مسیریابی هوشمند، شناسایی دقیق مشتریان و نیازهای آنها است. این فرآیند به دو بخش اساسی تقسیم میشود:
در مراکز تماس، مسیریابی تماس باید بر اساس ترکیبی از معیارها از جمله:
بسیاری از درخواستهای مشتریان، میتوانند از طریق ابزارهای سلف سرویس حل شوند. این ابزارها میتوانند بار کاری کارشناسان را کاهش داده و زمان رسیدگی را بهبود بخشند و همچنین سبب کاهش حجم تماس های ورودی به مرکز تماس گردد.
الزامات اجرای استراتژی مسیریابی هوشمند
برای پیادهسازی موفقیتآمیز این استراتژی، باید زیرساختهای فنی و عملیاتی زیر را فراهم کنیم:
با هدایت تماسها به کارشناسانی که مهارت و دانش لازم برای حل مشکل مشتری دارند، نرخ حل مشکل مشتریان در تماس اول به طور قابل توجهی افزایش مییابد. این امر نه تنها موجب صرفهجویی در زمان میشود، بلکه از تماسهای پیگیری و افزایش حجم تماسها نیز جلوگیری میکند.
زمانی که کارشناس از ابتدا به تمامی اطلاعات مورد نیاز دسترسی داشته باشد و با مشکل مشتری آشنا باشد، فرآیند حل مسئله کوتاهتر خواهد بود. این امر منجر به کاهش AHT و افزایش بهرهوری کارشناسان نیز میشود.
یکی از راههای کاهش بار مراکز تماس، استفاده از گزینههای سلف سرویس مانند باتهای صوتی یا چتباتها است. این ابزارها میتوانند مشکلات ساده و رایج را بدون نیاز به تعامل انسانی حل کنند. به این ترتیب، تماسهای انحرافی کاهش یافته و کارشناسان میتوانند بر مسائل پیچیدهتر تمرکز کنند. این روش تأثیر مستقیمی بر کاهش هزینههای عملیاتی دارد.
مشتریان با دریافت خدمات سریعتر و دقیقتر احساس ارزشمندی بیشتری خواهند کرد، که این امر به افزایش وفاداری مشتری منجر میشود.
کارشناسان با تمرکز بر مسائل پیچیدهتر و دریافت اطلاعات کاملتر از مسئله مشتری، کارایی بیشتری خواهند داشت و احساس رضایت شغلی بالاتری پیدا میکنند.
برای اینکه هوش مصنوعی بتواند تماسها را به درستی مسیریابی کند، باید دادههای تاریخی فراوانی را جمعآوری و برچسبگذاری کنیم. این دادهها باید شامل جزئیاتی مانند نیت مشتری، زبان، و احساسات باشند.
پیادهسازی مسیریابی هوشمند مستلزم یکپارچه سازی سیستمهای مختلف مانند CRM، WFM و IVR است. استفاده از APIهای قوی و معماریهای مدرن میتواند این فرآیند را تسهیل کند.
انتقال از فرآیندهای سنتی به مسیریابی هوشمند ممکن است با مقاومت مواجه شود. آموزش کارشناسان و شفاف سازی مزایای سیستم جدید میتواند این چالش را کاهش دهد.
اجرای مسیریابی هوشمند می تواند در بهبود فرآیند های ذیل به ما کمک کند:
مسیریابی هوشمند تنها یک راهکار فناوری نیست، بلکه ابزاری استراتژیک برای تحول در مرکز تماس خواهد بود. با شناخت بهتر مشتریان، بهبود فرآیندهای داخلی، و استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و پردازش زبان طبیعی، میتوانیم به یک تجربه بینظیر برای مشتریان دست یابیم. این تحول نه تنها رضایت مشتریان را افزایش میدهد، بلکه بهرهوری کارشناسان و کارایی کلی مرکز تماس را نیز بهبود میبخشد.
اجرای این استراتژی، گامی مهم در راستای دیجیتالی شدن و آمادهسازی سازمان برای چالشهای آینده خواهد بود.
