سلام، اول از همه میخوام یادی کنم از دوستانم که در این عکسها حضور دارن و در اوان نوجوانی با لباس مقدس شیر و خورشید برای ساختن آینده کشور تلاش میکردن و صد افسوس که ناباورانه و بنا به دلایلی در دوران جوانی ناکام شدند. شیر و خورشید نخستین سازمان خیریه ایران بود که عهدهدار وظایف مهم در مسائل مربوط به امدادرسانی در حوادث و آموزش کمکهای اولیه، تأسیس بیمارستان و درمانگاه، تهیه دارو و تجهیزات پزشکی، تربیت پرستار، نگهداری از کودکان بیسرپرست، ارائه برنامههای ویژه برای جوانان و برخی فعالیتهای عمرانی در داخل و خارج از کشور بود.
این جمعیت درسال ۱۳۰۱ شمسی با تلاش دکتر امیراعلم مدیروقت بهداری استان خراسان ، پس از زلزله ویرانگر بجنورد ،مقررات وضع شده ازسوی صلیب سرخ جهانی برای جمعیت ها را دراختیار احمدشاه قاجار که پادشاه وقت ایران قرار داد و به دستور او این جمعیت برای جلب کمکهای خارجی درهنگام بلایای طبیعی تشکیل شد. در سال ۱۳۰۷ نیز جمعیت زنان شیر و خورشید تشکیل شد.
بعد از انقلاب، در ده تیر ۱۳۵۹ شیر و خورشید به تبعیت از کشور ترکیه به هلال احمر تغییر کرد ولی این نشان و اسم در مجامع بین المللی بهنام ایران ثبت شده و ایران هروقت بخواهد میتواند اسم این سازمان را بهنام اولش برگرداند. من درعجبم که آرم ونام شیر و خورشید که بهنام ایران ثبت بین المللی شده، چه ایرادی داشت که به تقلید از کشور همسایه عوض شد؟ درفرهنگ ما، شیر نماد شجاعت و خورشید نماد نور و روشناییست، چرا باید تغییر شکل و نام میداد نمیدانم؟!
با ورود به دبستان عضو این جمعیت شدم، با پوشیدن فرم مخصوص شیر و خورشید که در دبستان و راهنمایی یه سرافون سرمهای با بلوز سفید و در دبیرستان کت و دامن سرمهای و بلوز سفید که مادرم با سلیقه تمام برایم میدوخت حس عجیبی پیدا میکردم، خصوصا در دبستان وقتی برای عیادت از بیماران میرفتیم بخاطر جسارت جلو میموندم و از طرف همه بچه ها حرف میزدم. برای عیادت ازبیماران با یه حس قشنگی بیسکویت و میوه رو با پلاستیکهای رنگی بستهبندی خوشگلی میکردیم ...
بعضی اوقات هم در روزهای خاص همراه مربیان به اردوهای یک روزه میرفتیم آقای کاظمی مربی کل مدارس شیر و خورشید لاهیجان بود و ما همراه مربیان مدرسه خودمان به بقیه ملحق میشدیم، وقتی دبیرستانی شدیم مربی ما خانم صادقی عزیز بود که مثل یه دوست باما همراه بود ... خلاصه بعد از انقلاب که ما دبیرستانی بودیم این جمعیت منحل شد و به یه سازمان دیگه تبدیل شد و دیگر برای ما تو این سازمان جدید جایی نبود.