ندا محمدی·۴ سال پیشبچه زرنگتمام قدرتم جمع شده بود توی دستم و بوق را فشار میدادم، اما انگار نه انگار. همانطور دنده عقب داشت میآمد. عین خیالش هم نبود و پراید خستهی…