ویرگول
ورودثبت نام
ngrshz22
ngrshz22
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

به رنگ عشق

نشسته بودیم رو نیمکت و برگایی ک جلو رومون از درختای زرد و نارنجی میریختنو نگاه میکردیم یهو برگشتم سمتش و پرسیدم +بنظرت عشق چه رنگیه؟
دستاشو تو جیب پالتوی مردونه مشکیش کرد و طنین قدم هاش تو فضا صدا ایجاد کرد
رفت جلوی همون درختا ایستاد و قامت رعناشو بهشون نشون داد و بعد یه نفس عمیق گفت-هیچکی نمیدونه !
صورتمو جم کردم و گفتم+ ینی چی؟!
گفت- ینی عشق واسه هر کی همون رنگی میشه ک تو دنیاش نداره
عشق میاد تا دنیاتو تکمیل کنه
واسه یکی میشه آبی
یکی قرمز
یکی سبز
یکی نارنجی...
معلوم نیست
عشق هیچ چیز معلومی نداره
همه چیزش تو دنیات معنی پیدا میکنه و کم کم تمام دنیاتو یه رنگ میکنه
دوباره گفتم + خوب حالا عشق تو دنیای تو چ رنگیه
رو پاشنه پاش چرخید و یه قدم اومد جلو جوری ک گرمای پالتوشو حس میکردم بهم گفت بلند شو
دقیقا سینه به سینه ایستادیم
گرمای تنش ی حس خوبی بهم میداد
یه لبخند زد که تمام دنیارو مدهوش کنه و سیاه شبونه چشماشو ریخت تو چشام و گفت- دقیقا رنگ تو?

عشقعاشقینویسندگیرنگپاییز
دانشجوی رشته طبابت حیوانات و کمی دلنوشته نویس??‍⚕️?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید