ویرگول
ورودثبت نام
نیلوفرثانی
نیلوفرثانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

گوهر جهان


مونس جان
رنج از جهانم گذر نمی کند، مسافری‎ست که آمده و مانده است. رد نمی شود. عبور نمی کند...

در گذرگاه هر اتفاق، در زیستنی که نه در اختیار و نه در امکان من است، بودن تو، تنها ذره‎ای از شادمانی‎هاست. گر چه دوری و گرچه دلتنگی، امان می برد اما همان نور چشمانت برای ایستادن در پرتوی عاشقانه‎ها کافیست. نسیم خوش دوست‎داشتنت، آن مهربانی‎های زبانزدت، آن گوشه چشمی‎ها، آن لبخند معجزه‎آسایت، نفس است و جان است و بر هر چه رنج فائق است و اکسیر زندگی...
مونس جان
پرم از نقص و کوتاهی، پرم از اندوهی که نمی دانم از کی و کجا در من چنان لانه کرده که قصد رفتنش نیست..
نمی دانم چه شد و چطور فرسودگی در جانم ریشه کرد و آن شور و شادابی را گرفت..
می دانم تا جهان هست و نفس، بودنت رمز من است برای زندگی.. برای ادامه و امید..
بودنت ای قشنگترین گوهر جهان، زیباترین هدیه هستی‎ست...

نیلوفر ثانی
مرداد 1403

دلنوشتهبی وقت نوشتنیلوفر ثانینوشته های نیلوفر ثانیعاشقانه
شعرهاونوشته های نیلوفرثانی مجموعه شعر:بي واسطه دوستت دارم/@niloofarsanipoem
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید