ویرگول
ورودثبت نام
نیلوفرثانی
نیلوفرثانی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

برای تویی که در بهار دیدمت ...



در آن وقتِ تلاقیِ حضور در صحنِ دیدار، از آن اتصالِ شهدو شهود، از آن رویارویی جان با جان، چه ریخته‌ای در من که روز پشت روز و شب در امتداد شب می‌گذرد و مرا به سمت خویش، می‌کشانی‌ام... عبورم می‌دهی از زمان و بی‌معنا می‌شود انتظار ..

سهمی داری از من که هر دم مطالبه می‌کنی ؟!... چیزی در من جا گذاشتی که بخواهی‌اش ؟! که تمام مرا زیرو رو می کنی؟ که دست بر نمی‌داری از تقلای مدامم؟ که آسوده‌ام نمی‌گذاری در برهوت کنج تنهایی‌ام؟

که باران به تشنگی، قطره قطره می‌چکانی‌ام

که هوا به سینه ذره ذره می‌رسانی‌ام

من آشفته‌ام

من سرگردانِ تمام اعصار سکوتم که تو را هنوز ندیده بودم

که هنوز از لبخند تو برنخاسته بودم

که کجا بی‌تو، من حیات داشتم

که کجا بی‌تو، من نفس می‌کشیدم

که کجا رها بودم و مرا نخوانده بودی‌ام

تو کجا من کجا که تو را هنوز نبوسیده بودم..

ریشه‌هایت کجاست، در تنم هر بار تیری می‌کشد ریشه‌ای بیشتر فرو می‌رود

دستانت کجاست، در سینه‌ام هر بار پرنده‌ای به آشیان می‌رسد و دوباره به سمت تو باز می‌گردد

زخم‌هایت کجاست، که پوستت را بسایی و پوستم خون شود و رگ ببازی به انجمادِ پی‌ام که گرم شوم از بودنت

در فاصله مانده‌ای و دلم تنگِ چشم‌های تو‌ست که رویا بباری بر نگاهم، موج بکاری بر پلک‌هایم و ماهِ شیدایی بنشانی بر پیشانی‌ام

که روشن از نام تو باشم ، که تکه‌هایم را به آب، موهایم را به باد ، و صدایم را به نوشیدن گلوگاه تو بسپارم..

اینبار در شعله‌کش هزار و یک شب به وقت مویه‌های بی‌تاب، یا هرچه داری ببر یا خودت را در دلم تمام جا بگذار ..

در هجمه‌ی غمبارگی این روزگار تلخ، خودت را در من بی‌مکث، بی‌شکافِ شک‌های پر درد، در این تاریکیِ انزوایِ تنهایی، تشدید کن، در آوازی از بن‌گاه پوست و استخوان، تصنیفِ دل را گوش کن ..

نیلوفر ثانی

هفتم مرداد هزاروچهارصد

متن با موسیقی زیر پیشنهاد می شود.

sebastisn plano/ Homage To A Soul


نوشته های نیلوفر ثانیبی وقت نوشتجان نوشتعشقانتظار
شعرهاونوشته های نیلوفرثانی مجموعه شعر:بي واسطه دوستت دارم/@niloofarsanipoem
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید