هنگامی که سرکوب رخ میدهد، نوعی وضوح و شفافیت از بین می رود: من دیگر خودم را مثل قبل نمیشناسم و این سوال برایم پیش آمده که چه می خواهم و دیگری های بزرگ از من چه میخواهند.
خوشبختانه، از خودم نپرسیدهام که: « مادرم چه میخواهد؟» اما این موضوع الان برایم تبدیل به سوال شده است.
« آیا من ارزشمند ترین چیز در زندگی او هستم؟ به نظر می رسد وقتی پدر حضور دارد و حتی گاهی که حضور ندارد، خط قرمزهای او را می پذیرد، اما آیا من همواره یکی یکدانه او هستم؟»
از این رو، کودک به سمت موشکافی دقیقِ رفتار مادر سوق داده میشود و تا جایی صحبت میکند که امیال او خود را نشان میدهند و در تلاش است که جایگاه آنها را در امیال مادر بیابد.
معمولاً کودک مجبور می شود این امر را درک کند که مادر آغاز و پایان همه چیز برای او نیست.
مادر به عنوان فردی درک می شود که وقتی پدر او را می خواند تا کودک کاری را که پدر می خواهد انجام دهد و یا با او تنها باشد و...، مادر او را رها می کند.
کودک مجبور میشود این پرسش که: « مادر چه میخواهد؟ » را با پاسخ دهد؛ پدر را میخواهد.
امیال مادر ورای ارتباط دیالکتیک مادر-کودک است و به مثلث تکراری ادیپال اشاره دارد.
از این رو لحظه دومِ استعاره پدری میتواند به صورت پاسخ دادن به این پرسش درک شود:
«مادر (دیگری بزرگ) چه می خواهد؟»
«تمایل او به چیست که مرا به خاطرش رها می کند؟»
پاسخ قدیمی به آن به این صورت است:
« پدر »:
پدر کلید معمای امیال مادر است. نتیجه لحظه دوم استعاره پدری، نامیدن امیال مادر است (یعنی تعریف و تفسیر آن).
به طور کلی کودک در اود، اما در مورد اینکه چه چیز در پدر مورد تمایل مادر (دیگری بزرگ) است و چه چیز در دیگر مردها، دیگر افراد، دیگر فعالیتها و دیگر چیزها وجود دارد که مادر به آنها تمایل دارد، برای پرسش است.
چنانچه کودک بتواند دریابد که مادر چه می خواهد، می تواند تلاش کند تا به آن تبدیل شود.
نه تبدیل شدن به ابژهایی که به واسطه آن مادر به ژوئیسانس دست مییابد، بلکه ابژهایی که مادر آن را ارجمند می شمارد، به آن تمایل دارد و یا آن را تحسین می کند؛ خواه ثروت، جایگاه یا قدرت باشد؛ بهترین مورد چیزی است که تلاش کودک را در جایگاه نمادین، به عنوان فردی که در جستجوی موقعیت های ارزشمند اجتماعی است، قرار دهد.
(جایگاه اول در ورزش، آشپزی، رقص، خوانندگی، موزیک، یا ریاضی و یا عضوی از تیم، گروه یا بخشی که با طرح ها و تلاش های مشخصی در ارتباط است).
? لحظه دوم انفصال = جدایی،انفصال
? مقدمات بالینی در روانکاوی لکان
اصول نظری و تکنیکی