parisa beigi
parisa beigi
خواندن ۱ دقیقه·۱۴ روز پیش

"چشم سبز، دلار قهوه‌ای!"

یه روز یه دختر چشم‌رنگی با چشمای سبز توی تاکسی نشسته بود که راننده شروع کرد:
خانوم، چشمای شما خیلی خاصه! حیفه اینجا بمونین، باید مهاجرت کنین.
دختر با تعجب گفت:
آخه چشام چه ربطی به مهاجرت داره؟
راننده که انگار استاد توجیه بود، گفت:
ببینین، خارجیا عاشق چشمای سبزن، همینو بذارین رزومه، ویزا می‌گیرین! تازه من یه وکیل می‌شناسم، فقط ۳۰ هزار دلار می‌گیره.
دختر با خنده گفت:
خب حالا دلار رو از کجا بیارم؟
راننده با اعتماد به نفس گفت:
شما همین چشما رو گرو بذارین، من دلارشم ردیف می‌کنم!
دختر که حس شوخی‌ش گل کرده بود، گفت:
خب، اگه اینطوره، شما چشمای قهوه‌ای‌تو بذار گرو، دلار جمع کنیم دوتایی بریم!
راننده یه لحظه سکوت کرد، بعد گفت:
خانوم، حالا چشمای قهوه‌ای چه جذابیتی داره؟ شما برو، من خودم می‌مونم پشت فرمون خدمت کنم!
دختر زیر لب خندید و گفت:
عجب خدمتگذاری! مردم واسه دلار چشماشونو گرو می‌ذارن، این یکی حتی فرمونشم نمی‌ذاره!

دلارداستانمهاجرتنویسندهطنز
مترجم کوچولو :) و پژوهشگر زبان شناسی و حقوق دان و مهم تر از همه «طنز نویس»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید