پوریا رستم زاده
پوریا رستم زاده
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

کلمات را نمی شود لمس کرد

ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ

.

آیه ای که با آن شروع کردم را حتماً زیاد شنیده اید. آیه اول سوره قلم است. الهی قمشه ای ترجمه مشروح تری از آیه ارائه کرده است: ن (قسم به نون که شاید نام نور و ناصر حق یا لوح نور خداست) و قسم به قلم (علم فعلی ازلی) و آنچه (تا ابد در لوح محفوظ عالم) خواهند نگاشت.

.

قصه از همینجا شروع می شود. از اینکه بدانیم ارزش قلم و آنچه می نویسد در نزد خداوند کجاست و کلمه که محصول قلم است کجای تاریخ ایستاده. آنطور که برمی آید یک پایش را ازل گذاشته و پای دیگرش را در ابد. قرائتی در تفسیر نور آورده که «قلم از نقش زبان، شمشير، درهم و دينار، شهرت و فرزند بيشتر است. زيرا قلم تجربه قرن ها را به هم منتقل مى‌كند و فرهنگ را رشد مى‌دهد. افراد را با قلم مى‌توان خواب يا بيدار كرد. ملّتى را مى‌توان با قلم، عزيز يا ذليل كرد. قلم يك فرياد ساكت است. قلم سند رسمى است. قلم گزارشگر تاريخ است»

.

باید دانست که این تعریف از قلم صرفاً یک تعریف همیشه برآمده از مذهب نیست. فردریش نیچه فیلسوف بزرگ آلمانی می گوید: «تنها چیزی که نیاز دارم یک ورق کاغذ و چیزی است که با آن بنویسم و سپس می توانم دنیا را زیر و رو کنم» و مارکس با همین قلم است که می نویسد:«کارگران جهان، متحد شوید.» و اثری ماندگار از خود در قیام بر علیه ظلم در تاریخ به جای میگذارد.

.

و ما شیعیان نیز چه چیزی را بدون کلمه به دست آورده ایم؟ مگر حسین (ع) را از آنجا نشناختیم که فرموده اش کلمه شد و در تاریخ ماند: « اگر دین و خوف آخرت ندارید لااقل آزاده باشید؟!» مگر سند نشد توان و قدرت روحی بزرگ زنان از کلمه های زینب (س) که بعد از آن همه ظلم جلوی دشمنش ایستاد و فرمود: «ما رأيت الا جميلاً» و مگر از کلمات علی(ع) نفهمیدیم که چقدر از شیعه آن حضرت بودن فاصله داریم:« اگر از پای یک زن یهودی خلخال به ظلم دربیاورند، انسان خوب است تا از غصه بمیرد.»

.

و البته با وجود همه این ها و گفتن از ارزش کلمه و قلم، فکر میکنم همیشه برای آن هایی که شغلشان کلمه است، دردی است در دل که باید کار دیگری می کردند. ارزش کلمات در گذشت زمان است که فهمیده می شود حال آنکه با آمدن این سلاح های دسته جمعی مجازی که هر روز با عکس و ویدیو گلوله بارانمان می کنند، نویسنده ها غمگین تر هم شده اند. یک گوشه ای در جهان کز کردند و از منجلاب تردید لقمه می گیرند که آیا در این جهان به نبود انجام کاری که به جهان چیزکی ملموس و نه انتزاعی ارزانی می داشت؟! و اگر کلمه برای دشمن از شمشیر بُرَنده تر است پس کو خونی که از گلوی دشمن به ضرب شمشیر شَتَک می شود؟! باری کلمات را نمی شود لمس کرد و این شاید برای آن هایی که نویسنده اند از همه سخت تر است.

.

پس روز قلم مبارک آن هایی که می نویسند و آن هایی که مخاطبان صبور و وفادار کلمه اند و تن به دنیای پر از سرعت و ابتذال ندادند. به این امید که کلماتمان در سمت درست تاریخ ایستاده باشند یا به آن سمت رهنمود شوند.


نویسندهروز قلمقلمکلمهنوشتن
خودمان به خودمان میگوییم آقای نویسنده. چون هیچ اعتباری جز همین قلممان که صدایش در رفته و برخی میگویند خوب است، نداریم. پس چی شد؟ آ باریک الله، آقای نویسنده. باقی بقایت، جانم فدایت.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید