پدر گل باز حرفهای است یعنی طوری طرحهای خلاقانه برای همان باغچهاش صادر میکند که به اندازهی یک باغ پر و پیمان عواید دارد. اولین کاری که کرد این بود که شروع کرد به در آوردن موزاییکهای کف حیاط. بدون قلم، با چکش و یک پیچ گوشتی که قبلترها درخیارشورهای حلبی را باهاش باز میکرد، افتاد به جان حیاط. این کار یکی دو روز طول کشید. موزاییکهایی که جا به جا از حیاط درآورد طرح شطرنجی زیبایی را برای ما به ارمغان آورد. گل تاج خروسی که از خاک زیر موزاییک درآمد، پر پشت ترین گل تاج خروس خانه شد و بهترین عکس اول مهری که کنار این گل گرفتم بهترین عکس شروع سال تحصیلی. اول از همه این بود که عکسها با دوربین مامیای ژاپنی که کاملا اتوماتیک بود گرفته شدند. حتی هر کسی توی فامیل نزدیک قرار بود عکس بگیرد، اول گل و گیاهش را پیدا میکرد بعد مادر را خبر میکرد تا برود ازش عکس بگیرد. پدر که کارمند دولت بود و کلی ساعت مشکی ژاپنی خریده بود تا یکی یدکی دیگری باشد و هیچ وقت دیر نرسد. پدر هیچ وقت به ادارهاش دیر نرسید.
اما آن روز توی مدرسه هادی را دیدم. هادی سرابی چاخان بود. عینک جدید گرفته بود. به بچه ها گفت: این عینکم دودی است. ازش پرسیدم: دودی یعنی چی؟ خودش انگار اولین بار است این سوال را شنیده است. گفت: دودی یعنی اینکه وقتی بشکنه دود میکنه.
خیلی خوب یادم هست : پدر هادی، آقای سرابی را توی کوچه میبینم. دارد بهم نزدیک میشود. باید خودم را گم و گور کنم. یک معلم بازنشستهی بد اخلاق است. فرصت نمیشود. پیر مرد تند و تیز با یک نایلون مشکی میرسد. لبخند میزند: بابا خونه است؟
نفسم را حبس میکنم وزیر لب جواب میدهم: نه بیرون رفته. - خوب اینو بده بهش.
نایلون مشکی را میگیرم. بهم چشمک میزند. دارم لمسش میکنم که میگوید: نه دیگه. فشارش نده. گل خراب میشه. میروم توی حیاط. یک تکه خاک نرم و مرطوب است به همراه پیازی که جوانه زده است. از گل خبری نیست. پدر نیم ساعت دیگر میرسد. این نیم ساعت اینقدر ورجه وورجه میکنم که اصلا به چشم نمیآید. میگویم: اینو آقای سرابی داد. میگه گله ولی فکر کنم چاخان کرده. پیازه. پدر اخمهایش میرود توی هم: این چه طرز صحبته؟ آقای سرابی معلم مرد محترمیه. برای چی باید دروغ بگه؟
پدر آستینهایش را بالا میزند: دستش درد نکنه. این پیازه. بعد میرود پیج گوشتی مستعمل را میگیرد توی دستش و تکان میدهد. میگوید: ببین من اون موزاییک 2تا مونده به آخر از اون سمت دیوار هم یکی مونده به آخر رو دربیارم به نظرت زیرش سیم برق رد شده؟ من هم مثل کارشناسهای حرفهای میروم نزدیک تا همینطوری توی هوا یک نظری بدهم.