اختلال وسواس یا همان OCD یکی از انواع اختلالات روانی که زندگی را برای افراد مبتلا بسیار دشوار میکند. اختلال وسواس نیز مانند سایر بیماریها مانند افسردگی یا اضطراب در صورت تشخیص به موقع قابل درمان است. بنابراین داشتن اطلاعاتی در مورد آن میتواند نقش موثری در تشخیص به هنگام و درمان آن داشته باشد.
ما از برنامههای تلویزیونی و فیلمها برداشتهای نادرستی نسبت به انواع اختلال روانی به دست میآوریم. فرهنگ عمومی نیز اغلب زندگی با اختلال روانی را ساده میانگارد و یا کاملا اشتباه جلوه میدهد. وسواس فکری-عملی هم از این قاعده مستثنی نیست. دانش و درک بسیاری از افراد نسبت به OCD برداشتی از برنامههای محبوب تلویزیون است؛ درنتیجه، شاید OCD یکی از انواع اختلالات روانی باشد که بیشتر از بقیه، درباره آن اطلاعات نادرست داریم.
همچنین بخوانید: روانشناسی، راهی برای بهبود زندگی
ابتدا اجازه دهید تعریف روشنی از OCD یا همان وسواس فکری-عملی داشته باشیم. موسسهی ملی سلامت روان، OCD را اینگونه تعریف میکند: «اختلالی شایع، مزمن و طولانیمدت که فرد در آن دچار افکار (وسواس فکری) و رفتار (وسواس عملی) غیرقابل کنترل و مکرر میشود و احساس میکند که باید چندینبار این افکار و رفتار را تکرار کند.»
اختلال OCD چیست؟ اختلالی شایع، مزمن و طولانی مدت که فرد در آن دچار افکار (وسواس فکری) و رفتار (وسواس عملی) غیر قابل کنترل و مکرر میشود و احساس میکند باید چندین بار این افکار و رفتار را تکرار کند.
البته این وسواس ممکن است روی هر چیزی متمرکز شود. اما در اغلب موارد، وسواس عملی مستقیما به وسواس فکری مربوط است. به عنوان مثال اگر فرد نس
ممکن است این وسواس روی هر چیزی متمرکز شود. در اغلب موارد، وسواس عملی مستقیما به وسواس فکری مربوط است. مثلا، اگر فرد نسبت به امنیت عزیز خود وسواس فکری داشته باشد، احساس میکند باید هر ده دقیقه به او پیام بدهد تا از سلامت او با خبر شود.
همچنین بخوانید: اختلال احتکار
برخی به اشتباه فکر میکنند که اگر کسی دچار وسواس فکری-عملی باشد، بیش از اندازه تمیز و مرتب است. با اینکه بسیاری از وسواسهای فکری-عملی به تمیز بودن مربوط است(مثل، شستن بیش از حد دستها در افرادی که وسواس میکروب دارند)، امابسیاری نیز متفاوت هستند. وسواس فکری در افراد مبتلا به OCD منحصر به فرد است. بهعلاوه، اگر کسی کمی بیشتر از بقیه به مرتب بودن خانه یا آپارتمانش اهمیت میدهد، لزوما به این معنی نیست که OCD دارد.
همچنین بخوانید: خطرات تنهایی
این اختلال به طرز قابل توجهی روی زندگی بیمار و اطرافیان او تاثیر میگذارد، اما میتوان به این افراد کمک کرد. ابتدا باید از نوع خاصی از درمان شناختی-رفتاری به نام تکنیک مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) و همچنین مصرف دارو بهره گرفت. در ERP، بیمار تحت نظارت متخصص، با عواملی تشدیدکنندهی وسواسگونه روبهرو خواهد شد و تلاش میکند که اضطراب خود حین مواجهه با این محرکها را کاهش دهد تا مجبور به انجام عمل وسواسگونه نشود. استفاده از داروهای مهارکنندهی بازجذب سروتونین (SSRIs) در کنار ERP نیز روشی موثر برای درمان است. تا به امروز حدود سه دهه از تاثیر مثبت این درمان، روی بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی میگذرد.
درحالیکه SSRIs و ERP روی درصد زیادی از بیماران جواب میدهد، برای برخی موثر نیست. خوشبختانه، روشهای دیگری برای درمان بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی وجود دارد.
تحریک عمیق مغز (Deep TMS) یکی از دیگر روشهای موثر است. این روش غیرتهاجمی است و شواهد نشان میدهد اثر جانبی کمی دارد. در روش تحریک عمیق مغز، جریان الکترومغناطیسی از طریق کلاه به قسمتهای خاص مغز، که به گفتهی دانشمندان اعصاب به OCD مربوط است، فرستاده میشود. بیمارانی که تحت تحریک عمیق مغز قرار میگیرند به مدت شش هفته و هر روز به روانپزشک مراجعه میکنند. نتایج نشان میدهد شدت علائم در بیمارانی که تحت این روش قرار گرفتهاند ۳۰ درصد کاهش داشته و حتی ده هفته بعد از پایان درمان، باز هم از شدت علائم کاسته شده است(Tendler, Zohar, Carmi, Roth, & Zangen, 2018). اگرچه این روش اولین گزینه برای درمان نیست، ولی موثر است و به بیمارانی که از روشهای دیگر جواب نگرفتهاند نیز به طور موثری کمک میکند.
از زمانی که اولین داروی مهارکنندهی بازجذب سروتونین در سال ۱۹۸۹ مورد تایید قرار گرفت، جامعهی روانپزشکی به لطف تلاشهای محققین در سراسر دنیا، پیشرفت قابل توجهی در درمان موثر OCD به دست آورد. به خاطر این تحقیقات، اثرات جانبی مصرف دارو در حال بهبود بوده و تکنولوژیهای جدید مانند تحریک عمیق مغز کشف شده است. هرچه درک ما نسبت به این اختلال بیشتر شود، روشهای درمان موثرتر و فردیتر خواهد شد. بنابراین، با اینکه امروزه وسواس فکری-عملی را قابل درمان میدانیم، هرچه تلاشمان برای درک بهتر دلیل ابتلای افراد به OCD بیشتر شود، درمان در آینده نیز موثرتر خواهد شد.
حتی برای کسانی که با مصرف دارو راحت نیستند، روشهای دیگری برای درمان وجود دارد. بیمار دیگر به خاطر علائمی که دارد از پا در نمیآید و روشهای مختلفی وجود دارد که موجب میشود بیمار بر وسواس خود غلبه کرده و برای داشتن زندگی سالم و لذتبخش تلاش کند.