علیرضا سلطانی·۸ روز پیشیلدای تنهایی در غربتهمیشه فکر میکردم شب یلدا یعنی دور هم بودن، خندیدن و خاطره ساختن. یعنی مادرم که همیشه با حوصله هندوانه را گل میزد و پدرم که مشغول پر کردن…
علیرضا سلطانی·۱ ماه پیشداستان من و همراه همیشگیام، پرداخت مستقیم پیماناولین روزی را که به این شهر آمدم هنوز یادم است. یادم است چطور همه چیز به نظرم پیچیده و شلوغ میآمد. تجربه استقلال برایم جدید بود و صدای ماد…