گوگل، آمازون، اینتل، لینکدین، فیسبوک، توئیتر، سامسونگ و بسیاری دیگر از شرکتهای مطرح دنیا ... چه چیزی باعث ایجاد تمایز و برتری در این مجموعه ها شده است؟ و چرا بسیاری دیگر از شرکت ها غالبا یا درجا زده اند و یا رشد به مراتب کمتری داشته اند؟
قطعا عوامل متعددی در این امر تاثیرگذار بوده است. ولی یکی از مهمترین آن عوامل نحوه هدف گذاری و چگونگی برنامه ریزی برای دستیابی به آن اهداف است. در نگاه اول، تقریبا تمامی شرکت ها تصور می کنند اهداف صحیح را برگزیده اند و راهی که برای دستیابی به آن اهداف در پیش گرفته اند بهینه ترین راه ممکن است. ولی با کمی تامل در سوالی که در ابتدای این نوشته مطرح نمودم، پر واضح است که در هر دو مورد، شرکت ها اشتباه می کنند و خود را دست بالا گرفته اند!
با نگاه به سابقه شرکت های مطرح بین المللی، متوجه می شویم که آنها همگی از یک سیستم برای مدیریت اهداف و کارهای خود استفاده کرده و می کنند. سیستم اهداف و نتایج کلیدی یا Objectives and Key Results (OKR). در این سیستم هدف گذاری، اهداف عینی (O – Objectives) بیانگر چیزهایی است که قصد دستیابی به آنها را داریم و دستاوردهای کلیدی (KR – Key Results) هم مشخص کننده این است که چگونه میتوانیم با اقداماتی مشخص و قابل اندازه گیری، و در یک زمان بندی مشخص، به آن اهداف دست یابیم. در این سیستم، اهداف همه افراد، از کارکنان عادی تا مدیرعامل، برای کل سازمان مشخص است.
در مطالب آینده، بیشتر در مورد این سیستم و چگونگی استفاده از آن در کسب و کارتان خواهم نوشت ...