نویسندگی و آموزش نویسندگی، مهارتی هست که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از علاقهمندان قرار گرفته و جای خوشحالی هم دارد؛ اما مسأله آنجا قابل تأمل میشود که شاهد سایت و وبلاگهای فراوانی هستیم که دیگر ادامه ندادند و متروکه ماندند.
کانالهایی را دیروز بررسی میکردم که علیرغم داشتن 4هزار و 5هزار و بیشتر دنبالکننده، دیگر بهروز نشده بودند و بسیار باعث تأمل خود من شد.
پس مشخص میشود تولید محتوای ارزشمند به تعداد فالوور نیست؛ بلکه به کیفیت مطلب و مسائلی هست که از مخاطب حل میکند.
شاید یکی از بزرگترین آسیبهای آموزش نویسندگی در ایران این باشد که معیار فقط جستجو در گوگل است. بله!
دقت داشته باشید که از خودتان بپرسید: برای چه میخواهید نویسندگی را یاد بگیرید؟ برای اینکه فقط خالی شوید و ذهنتان پاک شود؟ یا اینکه چیزی به دست آوردید؟
اگر قرار است بنویسید که فقط خالی شوید، همان دفتر و خودکار فیزیکی بس است؛ هم دردسرش کمتر است و هم سریعتر به مقصود خود نائل میشوید.
خیلی از اهالی نوشتن این گلایه را دارند که درآمد نویسندگی در ایران بالا نیست و تولیدکنندگان محتوای متنی، با رقمهای پایین و کلمهای فلان تومن سر و کار دارند. این مسأله کاملن درست است؛ اما در عین حال نکتهی ظریفی دارد: کسب درآمد با نوشتن مقاله و فلان کاراکتر و تعداد کلمه، فقط یک درآمد بخور و نمیر است؛ و نه یک پول درآوردن درست و حسابی.
جامعهی بیرون از دنیای نویسندگان، به چیزهای بالاتری نیاز دارد؛ به راهکارهایی که مشکل او را حل کند؛ و یا در مسیر رسیدن به اهدافش در بازاریابی و فروش، کمک کند. پس نویسندگی میتواند پولساز و جذاب شود؛ اگر نوع نگاهمان را به عنوان یک نویسنده یا تولیدکنندهی محتوای متنی تغییر بدهیم و خود را جای صاحبان کسبوکار و سرمایه بگذاریم و صادقانه از خود بپرسیم: من چه کمکی میتوانم به آنها بکنم؟
به عنوان مثال مسیر کسب درآمد از داستان نویسی برای یک نویسنده، از تعامل و همکاری حرفهای او با شرکتها و سازمانها اتفاق میافتد. هر شرکت و سازمانی، محصولی برای فروش دارد و فروش، یک فرآیند قدم به قدم و تدریجی است که یک داستان خوب برای محصول، میتواند برای فروش کمک ارزشمندی نماید.
به تصویر زیر دقت کنید؛ ترجمهی این تصویر: امروز روزیه که از پلهها استفاده میکنیم. :) پس وقتی که محتوایی مینویسیم، دقت کنیم چه کسی آن محتوا رو قرار است ببیند و هیچوقت بخشی از مخاطبهای خودتان را نادیده نگیرید. یکی از رازهای نویسندگی پولساز، توجه واقعی به مخاطب هست.
به نیت خودمون هم باید توجه کنیم: وقتی متنی رو مینویسیم و تولید میکنیم، دنبال چی هستیم؟ کسب سود به هر قیمتی؟ یا اینکه فقط حرفی زده باشیم و تمام؟ یا کمک کردن به دیگران؟ ... دقیقن چی؟
این دقیقن رو باید برای خودمان معلوم کنیم. نویسندگی از همین نیتهای درونی افراد هست که معنا میگیرد و فقط نشر آن، موضوعیت نیست.
نویسندگی پولساز، به تعداد کلمه و جمله و یا حتی زیبایی ظاهریِ صرف ... تأکید میکنم: زیبایی ظاهری صرف نیست.(آسیبی که شبکههای اجتماعی به نوشتن و نویسندگی وارد کردن و افراد را به این سمت و سو سوق دادند که چی بنویسیم مخاطب بیشتر خوشش بیاد!) مخاطب شاید از چیزهایی خوشش بیاد که نه برای خودش فایده داره و نه برای ما؛ آیا باید هر مطلبی را بنویسیم و نشر دهیم؟ باید دقت کنیم بعد نوشتن، قرار هست چه اتفاقی بیفتد و منجر به چه اقدامی شود. این مسألهی ساده را خیلی از نویسندگان و تولیدکنندگان محتوای متنی، نادیده میگیرند.
امروز بر حسب وظیفهی خودم کانالی را در این خصوص ایجاد کردم که امیدوارم به تمام نویسندگان و به خصوص علاقهمندان نویسندگی کمک کند مسیر بهتری را برای خود پیدا کرده و موفق شوند.