نویسندگی دو حالت دارد: نویسندگی در فضای فیزیکی و نویسندگی در فضای مجازی.
زمانی که در فضای آنلاین اقدام به نوشتن میکنیم، میبایست هر روز به این موضوع فکر کنیم که: چه فایده یا ارزشی را میتوانیم برای مخاطبان ایجاد نماییم؟ سوابق و تخصص ما چطور میتونه به مخاطبین ما کمک کنه که انسانهای بهتری بشوند یا منفعتی رو کسب کنند؟
پس میتونیم به این گزاره برسیم که تولید محتوای متنی ما در نویسندگی آنلاین، به شدت متأثر از عواملی هست که میتونه زمان صرف شدۀ ما در این خصوص را به نتایج درخشانی برسونه؛ یا اینکه عملاً زمان ما هدر بره و نتیجۀ ملموسی هم دریافت نکنیم و بعد از مدتی، وبگاه و نوشتههای ما به روز نشه و به سرزمینی متروکه تبدیل بشه؛ و این خیلی وحشتاک هست!
باید بپذیریم که برای عمدۀ افراد، نوشتن در فضای مجازی بسیار راحتتر و کمهزینهتر هست. به عنوان مثال، وبلاگنویسی یکی از راههای نویسندگی آنلاین در فضای مجازی هست که در ویرگول همۀ ما داریم تجربه میکنیم.
نکتۀ خیلی مهم برای کسب درآمد از نویسندگی این هست که مد نظر داشته باشیم بدون تلاش کردن، نمیتونیم این دستاورد رو بدست بیاریم.
تلاش یعنی چی؟
اجازه بدید یک مثالی بزنیم. همین صفحات و محتواهای ویرگول رو مروری کنید؛ کدومشون براتون جذابتر به نظر میرسه؟ کدومشون باعث میشه با نویسندۀ مطلب ارتباط برقرار کنید؟ به کدومشون بیشتر اعتماد میکنید؟ آیا پروفایلی که پشت سر هم مطلب میذاره رو بهش اعتماد میکنید یا اونی که با برنامه، میخواد چیزی رو به داشتههای شما اضافه کنه؟
تولید محتوا قطعاً کاری پرزحمت هست؛ اما برنامه هم باید پشتش وجود داشته باشد؛ به عبارت بهتر: اگر هزاران مطلب در صفحات مجازی بنویسید یا دهها کتاب هم منتشر کنید که برنامه پشتش نباشد، چیزی دست شما را نمیگیرد.
خیلی از محتواها انقدر دچار شلوغی و پراکندگی میشوند که اصل هدف خودشون رو گم میکنند. در این شرایط ما چه انتظاری از نوشتهها و محتواهامون میتونیم داشته باشیم؟ اطمینان داشته باشید اگر صفحات متعدد بنویسیم و پشتش فکر و برنامه نباشه، هیچ موفقیتی برامون نمیاره.
عشق به نویسندگی را نباید فراموش کنیم. اینکه فقط برای کسب پول یا اعتبار بخواهیم بنویسیم، ما را به دستاورد پررنگی نمیرساند. هم باید پارامترهای علمی را در نویسندگی مد نظر داشته باشیم و هم مشاورۀ تخصصی بگیریم.
به جرأت میتوانم بگویم بسیاری از مدیران استارتآپها و به خصوص کارآفرینان، از اهمیت تولید محتوای متنی در بازاریابی و فروش خودشان هنوز به طور دقیق مطلع نیستند. شاید یکی از دلایل، نداشتن فرصت برای فکر کردن و پرداختن به این موضوع است. اما باید به یاد داشته باشیم تولید محتوا کار راحتی نیست؛ خصوصاً وقتی محتوای متنی، مد نظر ماست.
پس نویسندگی که عمر و زمان ارزشمند ما را میگیرد، بهتر است در مسیری حرکت کند که ارزشآفرینی نماید؛ هم برای ما و هم مخاطب ما. پولساز شدن نوشتههای ما با همین ارزشآفرینی، تحقق پیدا میکند.
نکتۀ دیگر در کسب درآمد با نویسندگی، اهمیت خلاقیت است. اینکه چقدر تلاش میکنیم تقلید نکنیم و مسیر موفقیت خودمون رو بسازیم، بخشی از همین خلاقیت هست. شاید نمودی از این خلاقیت رو در برندسازی شخصی ببینیم که افراد به ناچار چون هدفی برای ارتقای نام خودشون دارند، برخی جاها گریزی ندارند جز خلاقیت؛ راهی ندارند جز پیمودن مسیری متفاوت با محتواهایی که از خودشون نشر میدن.
یاد گرفتن مهارتهای ضروری از جمله نویسندگی، کپیرایتینگ، گرافیک، وب و ... تخصصهای مرتبط همگی برای یک نفر امکانپذیر نیست؛ حداقل برای من محتوانویس متنی، این اصلاً ممکن نیست! پس باید بازار گوشۀ مد نظرم را درست انتخاب کنم و بعد برای تولید محتوا در اون قسمت، برنامهریزی کنم و به اندازۀ توانم، وظیفه تعریف کنم.
دقت داشته باشیم این مطالب به معنی این نیست که کمالگرا بشویم و شروع نکنیم. دقت داشته باش که برای چی مینویسی و عمر گرانبهات رو صرف نوشتنش میکنی. آیا نوشتههات چیزی به داشتههای مخاطبت اضافه میکنه؟ آیا نویسندگی در وبلاگ، برای خودت ارزش افزودهای خلق میکنه که موقع پیری، کمتوان بودن یا نداشتن شرایط تایپ و دسترسی به اینترنت، محتواهات میوه بده؟ این رو دست کم نگیر!
بالاخره باید نویسندگی رو با رویکرد درآمدزایی از جایی شروع کرد؛ منتهی درست شروع کنیم و درست ادامه بدیم. این خیلی مهمه. محتوای متنی باکیفیت، از دل برنامهریزی و اقدامات درست حاصل میشود. نمیشود از روزمرگیها نوشت بدون داشتن برنامه و اقدام. روزمرهنویسی بدون داشتن هدف و خلق ارزش برای مخاطب، نویسندگی نیست؛ وبلاگ نوشتن هم نیست. اتلاف وقت و عمر است. وقتی تنها مینویسی، به این دقت کن که از نوشتهات چه چیزی میخواهی به دست بیاوری؟ اینکه فقط خودت را آرام کنی؟ یا اینکه چیزی به داشتههای انسانها در این دنیا اضافه کنی؟ موضوع را دست کمنگیر. روزمرهنویسی شاید در ابتدا راحتمان کند! ولی ارزش زمانی که بدون برنامه در پشت این نوشتن روزمرگیها از دست میرود، میلیونها و بلکه میلیاردهاست!