تمام وجودش در Star-Ship-1 شده بود کار روی ماژول انتقال اطلاعات. در شروع کار این فکر مدام در ذهنش می آمد که باید پاسخ مناسبی به اعتماد دوباره همکاران و فرمانده Max بده و از اینکه بخش مهمی از ساخت تلسکوپ Deep Sight بهش محول شده سربلند بیرون بیاد. بخاطر همین بیشتر زمانش رو به کار انفرادی روی ماژول اختصاص داده بود و سعی می کرد از پس تمامی چالش ها به تنهایی بربیاد. شاید پرسش و کمک گرفتن از دوستانش براش سخت بود، شاید هم غرورش بهش اجازه نمی داد!
مدت ها از زمان تکمیل ماژول گذشته بود و موعد تست های اولیه در آزمایشگاه تست های اولیه فرا رسید.
همه چیز به نظرش مناسب می رسید. طبق تست هایی که کرده بود، تمامی بخش های داخلی ماژول به خوبی و بطور کاملا هماهنگ با هم کار می کردند.
طبق برنامه قرار شد صبح روز دوشنبه تست ها انجام بشه! لحظه شماری می کرد، مثل همیشه هم هیجان داشت و هم ترس! هیجان از خلق یک چیز جدید و ترس از شکست!!!
بلاخره روز موعود فرا رسید. به همراه دوستانش و فرمانده Max برای انجام تست های ماژول وارد آزمایشگاه شدند. طبق برنامه قرار بود تست های مختلف توسط کاوشگر Nightingale انجام بشه و بعد از تایید برای اتصال به Deep Sight آماده بشه.
"خب 755 ماژول برای تست آماده هست؟" با شنیدن پرسش Nightingale، صدایش را صاف کرد و گفت: "بله! طبق برنامه! همه چیز آماده! ماژول روشن! اتصالات برقرار و نمایشگر کنترل فعال!"
کاوشگر Nightingale که مدت ها بود روی پروژه Deep Sight کار می کرد، از تبهر خاصی در تست ماژول های مختلف برخوردار بود و به همین خاطر فرمانده Max مسئولیت تست نهایی ماژول ها پیش از اتصال به تلسکوپ را به Nightingale سپرده بود.
مدت زمانی گذشت و تست ها یکی پس از دیگری انجام می شد و طبق روال رایج تقریبا تست های برنامه ریزی شده رو به اتمام بود.
"فکر کنم دیگه تموم!" این رو با خودش زمزمه کرد که ناگهان نمایشگر کنترل وجود اشکالی در یکی از بخش های ماژول را نشان داد. صدای Alarm وجود اشکال سکوت آزمایشگاه را شکست. همه دوستان اش به همراه فرمانده Max که تا چند لحظه قبل خیلی آرام نظاره گر فرآیند تست بودند ناگهان به حالت نیم خیز و هوشیار تغییر حالت دادند.
کاوشگر Nightingale دوباره تستی که با اشکال روبرو شده بود را انجام داد! همچنان نمایشگر وجود اشکال را در ماژول نشان می داد.
انگار دنیا روی سر 755 خراب شده بود! چیزی که مثل یه شبح دنبالش بود یعنی شکست آزمایش! حالا بهش حمله ور شده بود! با خودش فکر کرد یعنی کجا رو اشتباه کرده بود؟! "همه چیز که درست بود! من بارها همه چیز بررسی کرده بودم! کار می کرد..."
فرمانده Max و تمامی دوستانش به او و Nightingale نگاه می کردند و منتظر یک واکنش از طرف 755 بودند.
کاوشگر Nightingale خیلی سریع و کوتاه گفت: "تست شماره 235 از بخش 3B، تست مرتبط با منبع انرژی ذخیره (Standby Power Source - SRS) آیا تست SRS را قبلا انجام داده بودی 755؟"
755 که بخاطر این اتفاق انگار ذهنش متوقف شده بود، بی اختیار گفت: "نمی دانم!"
ناگهان همهمه ای بر پا شد و خود 755 هم از جوابی که داده بود متعجب شد و به خاطر همین بلافاصله گفت: "یک لحظه لطفا! دارم بررسی می کنم!"
به سرعت سراغ قسمت ثبت تست های انجام شده در کامپیوتر متصل به ماژول رفت و گفت "بله 235 اما از بخش 3A! چیزی به اسم 3B اینجا وجود نداره!"
کاوشگر Nightingale با شنیدن این جمله بلافاصله پاسخ داد: "آه! حتما فراموش کردی از آخرین دستورالعمل های تست SRS استفاده کنی! آنها در ضمیمه شماره 5 هستند!"
و 755 در پاسخ گفت: "ضمیمه شماره 5؟! من همچنین چیزی ندارم!"
و Nightingale به سرعت گفت: "همه از ضمیمه شماره 5 اطلاع دارند!"
فرمانده Max که بحث بین 755 و Nightingale رو می دید، سعی کرد اوضاع را آرام کنه: "رفع مشکل مرتبط با SRS خیلی طول نمی کشه! می تونیم پس فردا دوباره تست ها را انجام بدیم!"
فرمانده Max به 755 زمانی برای جبران این مشکل داده بود، اما 755 از شرایطی که پیش اومده بود به شدت عصبانی و دل زده شده بود و با خودش فکر می کرد: "چرا هیچ کس در مورد دستورالعمل به این مهمی به من چیزی نگفته! چرا؟! چرا؟! چرا؟!"
با این افکار به سرعت ماژول و وسایلش را برداشت و از آزمایشگاه خارج شد.
روز خوبی رو شروع نکرده بود و بقیه روز هم تمرکز لازم برای پیدا کردن مشکل SRS نداشت!
به خاطر همین تصمیم گرفت فردا کارش را با انرژی بیشتری شروع کنه! به این امید که بتونه هرچه سریعتر اشکال را برطرف کنه و برای انجام تست مجدد به فرمانده Max و کاوشگر Nightingale اطلاع بده!